عشق یک طرفه چیست؟
در ادبیات عمومی، عشق یک طرفه «میل و علاقه به یک فرد است در حالیکه این علاقه در طرف مقابل وجود ندارد».
روشن است در این نوع عشق ورزی، ارتباط عاشقانهای وجود ندارد و موضوع عشق تنها در ذهن عاشق است. به سبب همین عدم ارتباط و ایجاد کنجکاوی، آن فرد در ذهن عاشق مدام برجستهتر و جذابتر میشود و تصویری از او در ذهن عاشق شکل میگیرد که با واقعیت ممکن است بسیار متفاوت باشد.
این نوع عشق ورزی بسته به شرایط مختلف، ممکن است انواع متفاوت داشته باشد. مثلاً اینکه فرد مقابل اصلا از احساس شما مطلع نیست و شما مدام در ذهن خود آن فرد را بزرگ میکنید. یا اینکه پس از پایان رابطهای عاطفی، یکی از طرفین همچنان در آرزو و عشق دیگری روزگار سپری کند. نوع دیگر نیز میتواند رابطهای محدود باشد که در آن فرد مقابل از علاقه شما خبر دارد، اما به شما گفته که این احساس متقابل نیست. با این حال رابطه شما همچنان ادامه دارد.
علت عشق یک طرفه
چیزی که به نظر میرسد در مورد عشقهای یک طرفه و دوست داشتن های آتشین از این نوع وجود دارد، نوعی خلأ و احساس درون فرد است و معشوق در اینجا چندان اهمیتی ندارد. به عبارت دیگر، فردی که به موضوع عشق تبدیل شده اگر وجود خارجی نداشت، به احتمال زیاد فرد دیگری جایگزین او میشد و در واقع این خاص بودن آن فرد نیست که عشق را به وجود آورده، بلکه کمبودی درون ما است که به این سمت ما را میکشاند.
محرومیت عاطفی: بزرگترین هشدار و چراغ خطری که میتواند بروز عشق یک طرفه را پیشبینی کند، تنهایی، ارتباط کم و سرکوب احساسات و عواطف برای مدتی نه چندان کوتاه است. این عدم ارتباط فرد را به دنیای درون ذهن میبرد و اتصال او با واقعیت را قطع میکند. در عالم ذهن معمولا با رویا و اغراق مواجهیم. این حالت احتمالا باعث میشود نسبت به اولین فردی که از نظر ظاهری یا رفتاری کمی جذاب به نظر میرسد، احساس خاصی پیدا کنیم و برای فرار از تنهایی و اندوه درون لحظه به لحظه آن احساس را در تخیلات خود پرورش دهیم.
در چنین حالتی، تک تک رفتارها یا صحبتهای فرد برایمان مهم میشود و یک به یک آنها را بررسی میکنیم تا نشانهای از علاقه یا عدم علاقه آن فرد به خودمان را بیابیم، در حالیکه آن رفتارها کاملا عادی و ساده است.
شکست و تجارب غمانگیز: شکستها و تجارب غمانگیز ممکن است امید و اعتماد به نفس فرد را طوری نشانه بگیرد که ناخودآگاه احساس کند ایجاد رابطه با انسانها بسیار سخت و شکست بسیار محتمل است. چنین فردی از ارتباط مستقیم حذر میکند و کم کم به ارتباط خیالی و ذهنی کشیده میشود.
افسردگی و احساس بیمعنایی: افرادی که احساس افسردگی میکنند و انگیزه و معنای خاصی برای یک زندگی شاداب ندارند، بسیار محتمل است برای فرار از این پوچی و یأس به سمت دوست داشتن یک طرفه و آتشین کشیده شوند. چون این دوست داشتن از درون و از ذهن شروع میشود و سپس بر یک فرد حمل میشود، غیر واقعی و براساس تصوراتی اشتباه از معشوق شکل میگیرد. بنابراین عاشق معمولا در جذب فرد مقابل با شکست مواجه میشود و یا به دلیل ترس از دست دادن امید و انگیزهاش به رابطهای عاشقانه، موضوع را به او نمیگوید.
نشانههای عشق یک طرفه
زمانیکه از احساس خود به صورت صریح به فرد مقابل چیزی نگفتهاید، امکان اینکه از احساس احتمالی او به خودتان آگاه شوید وجود دارد.
اگر پس از گذشت مدت نه چندان کوتاهی ارتباط شما از حدی صمیمیتر نشد، یعنی احتمالا این احساس یک طرفه است.
اگر این شما هستید که همیشه آغازگر ارتباط و صحبت هستید، اگر در ارتباط خود با او، با سردی و بیحوصلگی مواجه میشوید، اگر در جواب بروز احساساتتان پاسخ مناسبی دریافت نمیکنید و…، اینها نشان میدهد که احتمالا شما درگیر احساسی یک طرفه شدید.
پیامدهای عشق یک طرفه
عشق یک طرفه با ناامیدی و درماندگی و آشفتگی همراه میشود و اضطراب بسیاری را به شما تحمیل میکند. افسردگی، بیانگیزگی و کاهش اعتماد به نفس میتواند از پیامدهای عشق یک طرفه باشد.
رهایی یا ایجاد پیوند؟
فرد درگیر عشق یک طرفه، مهمترین چالشی که در مقابل خود میبیند این است که: این احساس را به پیوندی دوطرفه تبدیل کنم و یا از شر آن خلاص شوم؟
واقعیت اینکه تجربه نشان میدهد معمولا ایجاد پیوندی دو طرفه در این مواقع، نامحتمل و یا بسیار سخت است. چرا که اساسا این احساس با واقعیت بیرونی مطابقت زیادی ندارد و بیشتر درون ذهن فرد دارای اصالت است. بنابراین فرد باید در وهله اول تکلیفش را با خودش مشخص کند و دست به تغییراتی در سبک زندگی خود بزند. در مقاله دیگری، به اینکه در چنین شرایطی باید چه کار کرد خواهیم پرداخت.
آسیب های دوست داشتن یک طرفه
چه فرد علاقه اش را ابراز نکرده باشد، چه در مقابل ابراز علاقه اش، پاسخ منفی شنیده باشد، عشق یک طرفه آسیب های روحی و عاطفی زیادی را برای شخص عاشق به همراه دارد. هرچند در صورتی که معشوق او از احساسش باخبر نباشد هنوز می توان امیدوار بود که بتواند علاقه اش را بیان کند تا شاید رابطه عشقی متقابلی بین آنها صورت گیرد. ولی دوست داشتن کسی که هیچ علاقه ای به ما ندارد، سختی ها و آسیب های زیادی را به همراه دارد. بنابراین کسی که دست رد به سینه اش خورده، رنج بیشتری می برد.
آسیب های عشق یک طرفه عبارت اند از:
کاهش اعتماد به نفس
فردی که شکست عشقی را تجربه می کند، احساس می کند به قدر کافی خوب نبوده و همین باعث طرد شدن او از سوی معشوقش شده است بنابراین کم کم حتی نسبت به توانایی های فردی خود دچار تردید می شود، خود را فردی ناموفق و شکست خورده می پندارد و اعتماد به نفسش فرو ميريزد. فرو می ریزد.
کاهش عزت نفس
ممکن است کسی که عشق یک طرفه را تجربه می کند، برای رسیدن به معشوق خود دست به هرکاری بزند و گاهی حتی ارزش های خود را زیر پا بگذارد. چنین شخصی عشق و احترام به خود را فدای عشق و احترام به معشوقش می کند.
افسردگی
در صورتی که فرد عاشق راه های غلبه بر عشق یک طرفه را نداند و نتواند با این شرایط برخورد مناسبی داشته باشد، تداوم غم و غصه حاصل از شکست عشقی می تواند شخص را به افسردگی مبتلا کند.
تنفر
تلاش بسیارِ فرد عاشق برای رسیدن به معشوق خود، مواجه شدن با عدم ابراز علاقه طرف مقابل و ناکامی های متوالی، منجر به ایجاد حس نفرت نسبت به کسی می شود که زمانی عاشق او بود.
وسواس و اضطراب
ممکن است تجربه عشق یک طرفه باعث شود که فرد با وسواس زیادی دوباره نسبت به شخص دیگری حس عشق را تجربه کند و با ترس و وسواس زیادی وارد یک رابطه عشقی جدید شود.
وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید بکنید؟
واقعیت را بپذیرید: وقتی عاشق کسی هستیم احساس میکنیم که آن فرد تنها کسی است که میتواند ما را شاد و خوشبخت کند. چیزی که نمیتوانیم درک کنیم این است که هیچوقت نمیتوانیم با کسی که دوستمان ندارد خوشبخت شویم. پس بااینکه ممکن است احساس کنید میتوانید برای همه عمر به آن فرد متعهد باشید، اما فرد مقابل این احساس را به شما ندارد. پس به جای سعی و تلاش برای برقراری ارتباط با آن فرد سعی کنید این واقعیت را بپذیرید که این عشق دوطرفه نیست و آن را فراموش کنید. دیگر وقت و فکر و انرژی بیشتری را صرف آن فرد نکنید. پذیرش این واقعیات باعث میشود بتوانید تمرکزتان را تغییر داده و اولین قدم برای فراموش کردن آن فرد را بردارید.
فراموش کنید: برهم خوردن یک رابطه عاطفی سختترین قسمت است. تا میتوانید گریه کنید، بعد همه عکسها و یادگاری هایی که او و زمانهای خوشی که با او داشتید را به یادتان میآورد، بیرون بریزید و از چیزها و جاهایی که شما را به یاد او میاندازد دوری کنید. درعوض رو به کارهایی بیاورید که مشغولتان میکنند، مثل گذراندن وقت با دوستانتان، انجام کارهایی که دوست دارید و از آن لذت میبرید. این کار باعث میشود دیگر در مورد آن فرد خیالپردازی نکنید و به جنبه های دیگر زندگی هم نگاه کنید.
عاشق شوید: اگر کسی دوستتان ندارد ولی باز هم با شما مانده است مطمئناً خیلی از خودش مایه نمیگذارد. به جای آویزان شدن برای با او بودن، دست از عذاب دادن خودتان بردارید، دست از او کشیده و به زندگی خودتان برسید. به خودتان توجه کنید و به چیزهای غیرلازم نپردازید. با گذشت زمان یاد میگیرید که فراموش کنید و دوباره عاشق شوید.
عشق واقعی زمانی است که دو طرف بتوانند از نظر احساسی و ذهنی همه احساساتشان را با هم شریک باشند. این یک عشق سالم، متوازن و درست است. پس اگر به کسی ابراز عشق کردهاید و به نظر میرسد که او این احساس را به شما ندارد، دیگر عشق با ارزشتان را صرف او نکنید. با اینکه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، اما یادتان باشد که این پایان دنیا نیست. با گذشت زمان با کسی آشنا میشوید که میتواند شاد و خوشبختتان کند و به همان اندازه دوستتان خواهد داشت.
چگونه عشق یک طرفه را به یک رابطه متقابل تبدیل کنیم
- سعی کنید دوست خوبی برای معشوقتان باشید.
مرحله به مرحله پیش بروید. قبل از اینکه به فکر شروع رابطه با کسی باشید، بسیار مهم است که دوست خوب وی یا حتی بهترین دوست او شوید. بنابراین اولین و مهمترین قدم این است که دوست خوبی برای معشوق خود باشید و اعتماد او را جلب کنید.
وقتی معشوق شما شروع به شناخت کامل شما به عنوان یک شخص میکند، فقط در این صورت است که او میتواند به فکر رابطه با شما باشد.
- بیش از حد ذهن خود را مشغول او نگه ندارید.
اگر اجازه دهید عشق یک طرفهتان کاملا شما را از پای درآورد، برای شما و عشقتان بسیار مضر است. شما همیشه باید حدود مشخصی را ایجاد کنید. بگذارید فرد از احساسات و عواطف شما آگاه باشد و به او بفهمانید که ارزش شما را دارد.
این اعتقاد را در معشوق خود به وجود بیاورید که بیش از حد خودتان را گرفتار او نکردهاید. اگر بیش از حد دل مشغول او باشید، ممکن است او شما را کاملا نادیده بگیرد و به حرفهای شما اهمیتی ندهد.
- با معشوق خود ارتباط برقرار کنید.
شما باید به مکالمات خود ادامه دهید چون اگر صحبت را قطع کنید هر چیزی امکان پذیر است. برای اینکه بتوانید بیشتر متوجه ارزش خود باشید، باید با او به طور منظم ارتباط برقرار کنید.
بیش از حد ناامید نشوید و به او فضا و زمان مشخصی بدهید تا بتواند پاسخ دهد. از طریق صحبتتان با معشوقه خود، بگذارید او بداند که شما همیشه در کنار او هستید.
- احساسات خود را تغییر دهید.
اول از همه، شما باید در مورد احساسات خود مطمئن باشید. فقط با خود واقعیتان در تماس باشید و سعی کنید بدانید که آیا واقعاً میخواهید عشق یک طرفه را به یک عشق دو طرفه تبدیل کنید؟
بیشتر کسانی که یک طرفه عاشق میشوند از تعقیب محبوب خود پشیمان میشوند زیرا بعداً میفهمند که عشق آنها درست نیست. بهتر است قبل از این که دست بهکار شوید، بدانید. سپس تصمیم بگیرید و تنها زمانی که کاملا ً از احساسات خود و طرف مقابل مطمئن شدید، برای آن زمان بگذارید.
- بگذارید دوستتان بهترینها را در شما ببیند.
تا آنجایی که میتوانید باید واقعی و اصیل باشید این نکته به این معنا نیست که شما باید کارهای تجملی انجام دهید تا عشقتان را تحتتاثیر قرار دهید. این بدان معناست که شما باید با خودتان صادق باشید و به دوستتان کمک کنید تا بهتر شما را درک کند.
سعی نکنید اشتباهاتتان را پنهان کنید چون باید اجازه دهید که عشق شما از تمامی لحاظ شما را بشناسد به این ترتیب، احتمالا ً او میتواند به طور کامل با شما ارتباط برقرار کند.