جواب: اینکه ۳۵ ساله و بختت خوابیده توی فرهنگهای قدیم بود. من معتقدم یک مجرد شاد باشم بهتر از اینه که یه متاهل غمگین باشم، هر متاهلی حتما خوشبخت نیست.سعی کنید به اطرافیان این رو القا کنید که من هر زمان شخص مناسبی برام پیدا شد که با معیارهام همخونی داشت ازدواج میکنم ولی اگه نشد ترجیح میدم همینجوری بمونم ولی شاد باشم.شروع کن به انجام دادن کارهایی که دوست داری و اعتماد بنفست رو افزایش بده و کمتر به حرف مردم اهمیت بده.
جواب: سلام عزیزم، در مورد مشکل پیش آمده شما اصلا خودتون رو دخالت ندید، فقط باید اهمیت بدید به رابطه فرزند و پدری نه رابطه پدر و مادرت با همدیگه، این مشکلی که پدرتون ایجاد کرده ربط به مادرت داره و درست نیست دخالت کنید ولی اجازه نده که یه پدر مستعد باشه یعنی خیلی بخواهد سختگیری بکنه، وقتی قوانینش بیش از حد سخت میشه باید بگی که این قانون از عهده مسئولیت من خارجه من نمیتونم انجام بدم چون هرچی سکوت بکنی اون قدرتمندتر و سختگیرتر میشه، سعی کن کنکاش نکنی خیلی پیگیری نکنی که الان داره چکار میکنه الان به کی پیامک میزنه چون بیشتر ذهنت درگیر میشه و نسبت به مردها بدبین میشی.
جواب: توی موقعیت مناسب و با آرامش بهشون بگید که وقت هایی که با من اینجوری حرف میزنی خیلی ناراحت میشم، از اینکه گاهی اوقات لحن صحبت کردنت از نظر من محترمانه نیست واقعا میرنجم. میترسم که نکنه این مدل صحبت کردنت با من بیشتر و بیشتر بشه و دیگه مثل قبل برات قابل احترام و دوس داشتنی نباشم، خیلی میترسم چون دوست دارم و دلم میخواد هر انتظاری که از هم داریم رو با لحن محترمانهتر بهمدیگه بگیم، این تکنیک رو قاطعانه و مستمر استفاده کنید.
جواب: زندگی پر از فراز و نشیبه اگر هنوز همسرتون رو دوست دارید تلاشتون رو بیشتر کنید، اعتماد به نفس توی طول تمام زندگی کاربرد داره.
عزیزم تصمیمتون اینه که زندگی مشترکتون رو ادامه بدین؟
اگر تصمیتون اینه:
به یک رستوران یا فضای دو نفره دعوتش کنید و بهش بگید بیا یه فرصت دیگه به زندگیمون بدیم و فقط این آخرین فرصت باشه.
یه مدت ۴ ماهه به زندگیمون بدیم و من انتظارات تو رو برآورده کنم و تو هم انتظارات من رو.
بگو بذار این فرصت رو بدیم که بعدش ای کاش ای کاش نگیم.
بعد از ۲۵ سالگی بستگی به موقعیت و خواسته خود هر کسی داره.
مهمتر از سن مناسب، این هستش که ما برای ازدواج فرد مناسبی باشیم و مهارت زندگی مشترک رو داشته باشیم.
فرزند دوم می تواند فرزند اول را تنظیم کند و پدر و مادر را تنظیم کند این توجه را تقسیم کند و یک تعادل در توجه کردن به وجود بیاید. اوایل فرزند دوم حتما حسادت می کند و این تصور را دارد که پدر و مادر کار بدی انجام داده است.بنابراین برای جلوگیری از بروز هر گونه مشکل
-
اول خانواده باید این تصور را تصحیح کنند که ما این کودک را آورده ایم که فرزند اول از تنهایی در بیاید
-
به جای اینکه رقابت ایجاد شود یک دوستی و مودت بین دو کودک ایجاد شود
-
این را توجه کنید که کودک هنوز نیاز به توجه دارد ولی احساس میکند که دیگر پدر و مادر را از دست داده است