چرا مردها خیانت می‌کنند؟! مردهایی که با خیانت، زندگی مشترک‌شان را نابود کرده‌اند، پاسخ‌های خلاقانه‌ای به این سؤال می‌دهند. گاهی مردها در برابر مشاور و زنی که دوستش دارند، ادعا می‌کنند که کارشان درواقع خیانت به حساب نمی‌آید؛ چون رابطه‌ جنسی‌ای در میان نبوده است! گاهی هم تقصیر را به گردن دیگران می‌اندازند: همسر، رئیس و حتی زنان دیگر. زن‌های بسیاری هستند که می‌خواهند پاسخ این سؤال را بدانند. آیا خیانت در ازدواج برای مردها عادی‌تر از زن‌هاست؟ آیا خیانت در مردان رایج‌تر از زنان است؟ آیا بعضی مردها واقعا تک‌همسری را شوخی می‌دانند؟ اگر شما هم در دسته کسانی هستید که پاسخی برای این پرسش‌ها می‌خواهید، با ما همراه باشید.

1 |

واکنش مردها به آشکارشدن خیانت

بیشتر مردها به راه‌حل‌های دیگر فکر نمی‌کنند. آنها وقتی دست‌شان رو می‌شود، با ناچیزانگاری و بهانه‌جویی، رفتارشان را با چنین توضیحاتی توجیه می‌کنند:

  • هر مردی می‌خواد با زن‌های دیگه رابطه جنسی داشته باشه. اگر بتونند، همه این کار رو می‌کنند.
  • مردها از نظر زیستی باید با زن‌های زیادی رابطه داشته باشند. چرا من باید جور دیگه‌ای باشم؟
  • اگر تو خونه خودم از نظر جنسی ارضا می‌شدم، خیانت نمی‌کردم.
  • بیشتر مردها این کار رو می‌کنند. از خودشون بپرسید.
  • اگر زنم این‌قدر چاق نبود، با من رفتار بهتری داشت یا بیشتر به من می‌رسید، به خیانت فکر نمی‌کردم.
  • اگر شغلم این‌قدر استرس‌‌زا نبود، برای تسکین اضطراب به‌سراغ سایت‌های مستهجن نمی‌رفتم.
  • کدوم خیانت؟ خوش‌وبش و کمی تفریح با خانم‌ها در کافه که خیانت نیست. این تفریح مردهاست.
  • اگر پلیس دنبال خلافکارهای واقعی بود، هیچ‌وقت من رو با زنی غریبه بازداشت نمی‌کردند. بهتره اونها دنبال جنایتکارهای واقعی باشند!
  • من فقط پیام می‌دم و خوش‌وبش می‌کنم. چه ضرری داره؟ هیچ‌کدوم از این زن‌ها رو تابه‌حال از نزدیک ندیدم. این فقط یه بازیه.

در روان‌شناسی، به چنین بهانه‌جویی‌هایی «انکار» (Denial) می‌گویند. در انکار، فرد با دروغ‌ها و فریب‌های درونی خودش را قانع می‌کند که رفتار سؤال‌برانگیزش، مشکلی ندارد. او با بهانه‌های مختلف خودش را فریب می‌دهد. هر دلیل و بهانه، دروغ‌های جدیدی به دنبال دارد. در نگاه سوم‌شخص بی‌طرف، مانند روانکاو، انکار مرد خیانت‌کار مثل سستی خانه‌ای پوشالی در جریان نسیمی شدید است. اما آنها لجوجانه اصرار دارند که دلایل‌شان منطقی است.

چرا مردها خیانت می‌کنند؟

در حقیقت، عوامل گوناگونی در خیانت‌کردن مردان نقش دارند. به‌طورکلی، تصمیم مردان به خیانت ریشه در یک یا چندی از عوامل زیر دارد.

۱. نابالغی

وقتی مردی نمی‌تواند رابطه‌ای متعهدانه داشته باشد و نمی‌داند ممکن است اعمالش با پیامدهایی جدی همراه باشند، فکر می‌کند ماجراجویی‌های جنسی اشکالی ندارد. به‌گمان او، تعهد به رابطه‌ای تک‌همسری مانند کتی است که هر وقت دلش خواست، بسته به شرایط می‌تواند آن را در بیاورد.

۲. مشکلات جاری

ممکن است مردی مشکلی مانند اعتیاد به الکل یا مواد داشته باشد که تصمیم‌های او را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. شاید هم مشکل او  اعتیاد به رابطه جنسی است و بی‌اختیار درگیر رفتارها و افکار جنسی متعدد می‌شود. او با این کار خودش را تسکین می‌دهد.

۳. ناامنی

ممکن است مرد با فکر اینکه به‌اندازه کافی جوان (یا پخته)، خوش‌تیپ، ثروتمند باهوش و مانند آن نیست،احسا ناامنی کند. جالب است بدانید میزان قابل‌توجهی از خیانت‌های مردان ریشه در بحران میانسالی دارد! مرد برای تقویت غرورش، به‌دنبال جلب تأیید زنان دیگر است. او می‌خواهد ببیند که زنان دیگر او را می‌خواهند و ارزشمند می‌دانند.

۴. پایان‌دادن به رابطه، روش اول

مرد تمایلی به ادامه رابطه ندارد اما به‌جای صحبت با شریکش، خیانت می‌کند و زن را وا می‌دارد که واکنش شدید نشان دهد.

۵. پایان‌‍‌دادن به رابطه، روش دوم

مرد تمایلی به ادامه رابطه ندارد اما نمی‌خواهد پیش از پیداکردن جایگزین به رابطه پایان دهد!

۶. کمبود رابطه دوستانه مردانه

مرد نیاز به رابطه دوستانه با مردان دیگر را دست‌کم می‌گیرد. به‌گمان او، همسرش باید همه نیازهای اجتماعی و احساسی‌اش را تأمین کند. وقتی چنین چیزی رخ نمی‌دهد، مرد به‌دنبال تأمین این نیازها در رابطه‌ای دیگر می‌رود.

۷. ابهام درباره تعهد و لیمرنس

مرد ممکن است تفاوت کشش احساسی و عشق درازمدت را درک نکند. او ترشحات شیمیایی‌ـ‌عصبی سرآغاز رابطه عاطفی ـ که به آن «لیمرنس» می‌گویند ـ را با عشق اشتباه می‌گیرد. او درک نمی‌کند که در رابطه‌ای‌ درازمدت و سالم، در گذر زمان، لیمرنس با رابطه‌ای کمترآتشین اما معنادارتر جایگزین می‌شود.

۸. کودک‌آزاری

ممکن است مرد به‌طور ناخودگاه به مسائل و مشکلات حل‌نشده دوران کودکی واکنش نشان بدهد، مشکلاتی مانند بی‌توجهی، سوءاستفاده احساسی، فیزیکی، جنسی و مانند آن. در چنین وضعیتی، زخم‌های درمان‌نشده دوران کودکی به بروز مشکل در دل‌بستگی و صمیمیت، و ناتوانی یا بی‌میلی مرد در تعهد به یک فرد خاص منجر می‌شود؛ شاید هم هیجان خیانت جنسی تسکینی برای زخم‌های کهنه او باشد.

۹. خودخواهی

برخی مردها فقط به خودشان اهمیت می‌دهند. چنین مردی تا وقتی که به آنچه می‌خواهد می‌رسد، بدون پشیمانی و حسرت دروغ می‌گوید و پنهان‌کاری می‌کند. شاید او اصلا میلی به زندگی تک‌همسری نداشته باشد. پیمان ازدواج برای او به‌معنای ازخودگذشتگی برای داشتن رابطه‌ای سالم نیست. برای او بی‌توجهی به این پیمان جایز است.

۱۰. خودیگانه‌پنداری

گاهی مرد باور دارد چنان خاص و بی‌همتاست که شایستۀ رفتاری ویژه و متفاوت با دیگران است. قواعد رایج درمورد او صدق نمی‌کند و او می‌تواند آزادانه با روابط خارج از رابطه اصلی‌اش به خودش پاداش بدهد!

۱۱. فقدان کنترل محرک ناگهانی

برخی مردها هیچ‌وقت به خیانت فکر نکرده‌اند؛ اما همین‌که فرصتی ناگهانی دست می‌دهد، بدون اینکه به پیامدهای آن فکر کنند، خیانت می‌کنند.

۱۲. انتظارات غیرواقعی

برخی مردها توقع دارند همسرشان همیشه در خدمت تأمین نیازهای جنسی و غیرجنسی آنها باشد، بدون اینکه به احساس همسرشان اهمیت دهند. چنین مردی فراموش می‌کند همسرش هم زندگی خودش، افکار و احساساتی دارد که همیشه گرد او نمی‌چرخند. وقتی نیازهای این مرد برآورده نمی‌شود، در جایی دیگر به‌دنبال تأمین آنها می‌رود.

۱۳. خشم و انتقام

مرد ممکن است به‌دنبال انتقام باشد. او از شریک زندگی‌اش خشمگین است و می‌خواهد به او ضربه بزند. در چنین موقعیت‌هایی خیانت رخ می‌دهد. مرد حتی زحمت پنهان‌کاری به خود نمی‌دهد. اتفاقا می‌خواهد همسرش از ماجرا باخبر شود.

۱۴. روند زندگی

افراد در جوانی به روش‌های مختلفی برای خودشان لذت و معنا خلق می‌کنند. گاهی رفتار مردانی که با بیش از یک زن رابطه دارند، مانند رفتار معتادانی است که هنگام ناخوشی به الکل یا مواد رو می‌آورند. اینجا مشکل مرد این است که دیگر نقطۀ محوری زندگی همسرش نیست!

۳ مرحله مهم برای بازگشت به زندگی بعد از خیانت همسر

برای بازگشت به زندگی مشترک و بازسازی اعتماد بعد از خیانت همسر، زن و شوهر باید آماده شروع مراحل بازسازی باشند.

تنها در صورتی که این ۳ مرحله را در کنار یکدیگر بگذرانند، بازگشت مجدد به زندگی مشترک امکان پذیر خواهد بود.

1-صداقت

2-تعهد

3-صمیمیت

2 |

زود نبخشید!

فراموش نکنید، بخشیدن خیانت همسر باید در زمان مناسب انجام شود. برای این کار عجله نداشته باشید.

عجله در بخشش خیانت ممکن است آن را بی ارزش جلوه داده و موجب تکرار خیانت در آینده شود.

زمانی خیانت را ببخشید که احساسات منفی خود را درک کرده و با آن ها کنار آمده باشید. پس به جای عجله، کمی به خود زمان دهید و احساسات و نقش خود را در زندگی مشترک بهتر درک کنید.

تمرین بخشش

بخشش بعد از خیانت مهم ترین عاملی است که به بازیابی اعتماد از دست رفته کمک می کند. هر یک از زوجین لازم است خود و همسر را به طور کامل ببخشند.

در واقع بخشش به شما کمک می کند، فشار های ذهنی را برطرف کرده و بدون شک و تردید زندگی مشترک را ادامه دهید.

۴ عامل نشان می دهد تلاش برای ترمیم زندگی مشترک بی فایده است و طلاق تنها گزینه شماست:

  1. همسر از خیانت خود دفاع می کند

اگر همسر خیانتکار، شما را مقصر خیانت می داند و مسئولیت اشتباه خود را نمی پذیرد، بیهوده تلاش نکنید. معمولاً این افراد از خیانت خود دفاع کرده و رفتارهای پرخاشگرانه را پیش می گیرند.

  1. رابطه خارج زناشویی همچنان ادامه دارد

تا زمانی که رابطه خارج زناشویی ادامه داشته باشد، بازسازی رابطه بعد از خیانت بی معنی است. اگر همسر ادعا دارد که به مرور باید رابطه را قطع کند، تلاشی برای ترمیم رابطه نکنید.

  1. همسر خیانتکار تمایلی به بازسازی زندگی زناشویی ندارد

بی تفاوتی همسر به ترمیم زندگی زناشویی و عدم تلاش او برای بازسازی زندگی مشترک نشان می دهد، به پایان زندگی مشترک خود نزدیک شده اید.

  1. دروغگویی رفتاری است که ترک نشده است

اگر همسر خیانتکار همچنان به دروغگویی و پنهان کاری ادامه می دهد، فرد مناسبی برای ادامه زندگی نیست و بهتر است، تصمیمی جدی برای زندگی مشترک گرفته شود.

جان کلام به تو جان دل:

خیانت یکی از زوجین ویران شده و لازم است از نو ساخته شود. بازسازی رابطه بعد از خیانت پروسه ای طولانی است که تنها به کمک روانشناسان و مشاورین این حوزه ممکن می شود.

برای ترمیم اعتماد از دست رفته، بخشیدن خیانت یا فراموشی آن، هر دو طرف باید آماده تغییر بوده و برای بهتر شدن تلاش کنند. تا زمانی که یکی از زوجین تمایلی به ترمیم زندگی زناشویی نداشته باشد، تلاش برای این کار بیهوده است.

فهرست