پرخاشگری در کودکان
بخش مهمی ازپرخاشگری در کودکان نتیجه پیام های اشتباهی است که کودکان از پدر و مادر می گیرند .
زمانی که کودک به دنیا می آید از زمان بدو تولد شروع به کاوش و شناسایی پیرامون خود می کند و شروع به شناختن انسان های اطراف خود می کند.
پرخاشگری راه رسیدن به خواسته ها
کودک اولین و مهم ترین افرادی را که می شناسد پدر و مادر است . بعد اینکه پدر و مادر را شناخت کودک تلاش می کند تا بداند از چه طریقی می تواند پدر و مادر را مجاب کند تا به حرف های کودک گوش کنند، تا به خواسته های خود برسد .
شاید باور نکنید که کودک برای فهم اینکه چطور می تواند بر پدر و مادر مسلط شود شروع به آزمون و خطا میکند و به اشکال مختلف خواسته های خود را میخواهد .
کودکان از همان روز سوم و چهارم می توانند چهره پدر و مادر را تشخیص دهند .ولی صحبت هایی که در اینجا گفته می شود معمولا از دوسالگی به بعد است .
به عنوان مثال زمانی که حال پدر و مادر خوب است و با آرامش خواسته خود را بیان میکند و یا خود را لوس می کند و یا شلوغ بازی می کند و مطالبات خود را طلب می کند، کودک توجه می کند ببیند که پدر و مادر در چه صورت بیشتر به خواسته هایش توجه میکنند و بهتر می تواند به خواسته هایش برسد .
وقتی کودک متوجه میشود که با سر و صدا و پرخاش خود پدر و مادر نرمش بیشتری نشان می دهند و تسلیم خواسته های کودک میشوند کودک یک پیام طلایی می گیرد.
آن پیام طلایی این است که پدر و مادر با پرخاشگری بهتر راه می آیند و در این خانه با پرخاشگری راحت تر می تواند به خواسته هایش برسد . پس کودک راه رسیدن به خواسته های خود را پیدا میکند .
بعد این کودک یاد می گیرد برای رسیدن به خواسته هایش سرو صدا و پرخاشگری کند.در ضمن زمانی که بزرگ هم میشود شیوه خود را تغییر نمی دهد .
در بزرگسالی هم هر وقت چیزی را می خواهد و اطرافیان ممانعت و سنگ اندازی می کنند و در برابر خواسته هایش مقاومت می کنند با پرخاشگری و سر و صدا طرف مقابل خود را تسلیم خواسته خود میکند و تمام تلاش خود را می کند که از این طریق به خواسته خود برسد .
نقش والدین در پرخاشگری کودک
به عنوان مثال شب است و پدر از سر کار در حالی که خسته است به منزل آمده و میخواهد استراحت کند .
کودک به مادر می گوید:” مادر این بالشت ها را بیار من روی این بالشت ها بالا و پایین بپرم .”
مادر در جواب فرزند می گوید الان شب است و همسایه پایین در حال استراحت کردن است . سر و صدا کردن باعث اذیت همیسایه می شود .
کودک شروع به اصرار کردن می کند که من باید این کار را انجام دهم . در این بین پدر میگوید که خانم هر چیزی را میخواهد در اختیارش بگذار، فقظ سر و صدا نکند، من خسته ام و می خواهم استراحت کنم.
مادر هم به خاطر پدر تسلیم خواسته کودک می شود و بالشت ها را می آورد .کودک علاوه بر اینکه بالا و پایین پرید در اینجا یک پیام هم گرفت که با سر و صدا کردن می توانم به خواسته هایم برسم.
اینجاست که پرخاشگری یک روش ماندگار در کودک برای رسیدن به خواسته هایش میشود. در نتیجه فراموش نکنید که والدین نقش موثری در پرخاشگری کودکان دارند.
چطور رفتار کنیم که این سو رفتار در کودک شکل نگیرد ؟
راه حل این است که پیام اشتباه به کودک ندهیم . به عنوان مثال اگر قرار باشد من این خودکار را به هر دلیلی به کودک خود ندهم، هر چقدر کودک هم سر و صدا کرد نباید این خودکار به کودک داده شود.
اگر اهل مقاومت نیستید و نمی توانید مقاومت کنید همان اول بهتر است که خودکار را به کودک بدهید و کنار بکشید.
ولی اگر از دادن خودکار امتناع کردید و هر چقدر کودک سر و صدا کرد،نباید خودکار را به کودک بدهید. چون اگر خودکار را به کودک بدهید سر و صدا کردن کودک شیوه ای برای بدست آوردن خواسته های خود که سخت بدست می آید، خواهد شد.
در آن موقع که کودک باید هر چیزی را که می خواهد بدست آورد،چه اتفاقی می افتد ؟
کودک در آینده فکر می کند، در جامعه هم هر چیزی را که می خواهد باید به آن برسد، ولی ما میدانیم که در جامعه به اینصورت نیست .
فرد وارد جامعه میشود خیلی چیزها را می خواهد ولی بدست نمی آورد،اینجاست که فرد باید صبور باشد، این صبوری را باید در محیط خانه یاد بگیرد .
پدر و مادرها را باید آگاه کرد،این دلسوزی نیست که کودک هر چیزی را که می خواهد در اختیارش قرار دهیم، این عزت نفس و اعتماد به نفس دادن به کودک نیست .
کودک همان طور که باید از یک سری چیز ها بهره مند شود باید تمرین کند که به یک سری چیز ها هم نرسد . علاوه بر اینکه برسد و شاکر باشد در بعضی جاها نباید برسد و صبور باشد .
صحبت اصلی سر این است که یک کودک در آینده، یک مرد و یا یک خانم فردا است. در دوران کودکی باید این را تمرین کند .
نداشتن ها ، نرسیدن ها و صبور بودن را باید تمرین کند و این رسالت به عهده پدر و مادر است که به کودکان خود یاد دهیم که بعضی جاها نباید بهرمند شود و در مواقعی که قرار است بهره مند شود صبور باشد.
و در بعضی مواقع برای رسیدن به آنچه که می خواهد باید تلاش کند، البته باید تلاش مثبتی در این زمینه داشته باشد .
اگر هر چیزی را که کودک خواست در اختیارش بگذاریم این کودک هیچ وقت نمی تواند تربیت صحیح داشته باشد .
خب حالا اگر در برابر سر و صدا و پرخاش کودک نتوانستیم مقاومت کنیم و پیام اشتباهی را به کودک منتقل کرده ایم.چه کار باید کرد ؟در اینجا باید این پیام اشتباه را از طریق تکنیک بی اعتنایی اصلاح کنیم.
تکنیک بی اعتنایی :
فرض کنید که کودک چیزی را می خواهد و ما به کودک وسیله را ندادهایم و کودک شروع به سر و صدا می کند و خواسته خود را با جیغ و داد تکرار می کند.
در این حالت ما باید از کودک روی برگردانده و خود را سرگرم به کاری بکنیم و هر چقدر کودک بیشتر سر و صدا کند این بی توجهی را بیشتر می کنیم.
به عنوان مثال با همسرمان صحبت کنیم و یا تلویزیون نگاه کنیم و یادر آشپرخانه مشغول به کاری میشویم.
اگر کودک بیشتر پرخاشگری کرد و یا برخورد فیزیکی کرد مجبور میشویم از تهدید استفاده کنیم و به کودک می گوییم که اگر بیشتر از این سر و صدا کنی من از خانه میروم و یا مجبور هستی نیم ساعتی را در اتاقت تنها بمانی .
در اینجا چه اتفاقی می افتد ؟
بعد از یک الی دو دقیقه، نهایت نیم ساعت کودک خسته میشود و با آرامی معذرت خواهی می کند و یا دوباره خواسته خود را مطالبه می کند .
توصیه میشود که در این موقع کودک را به آغوش گرفته و ببوسید و خواسته کودک را برآورده کنید.
ولی اگر باز پرخاش کرد دوباره به کودک بی اعتنایی کنید و خود را مشغول به کاری بکنید و دوباره که آرام شد به کودک توجه کنید و در آعوش بگیرید .
بعد از چند بار که این کار را انجام دادید و بعد از چند روز که این تکنیک را انجام دادید شما یک پیام جدید بر خلاف پیام قبلی به کودک می دهید و کودک متوجه میشود که
با پرخاش، کمتر مود توجه و محبت پدر و مادر قرار می گیرد.
کمتر به خواسته های خود میرسد .
برای اینکه مورد توجه و محبت پدر و مادر قرار گیرد باید یک مقدار سازش کند.
برای اینکه بتواند به خواسته خود برسد باید رفتار صحیح داشته باشد .