سرد مزاجی یا بی میلی جنسی (sexual reluctance) – چگونه سرد مزاج نباشیم؟
آیا راهکاری برای خانم هایی که دچار سردمزاجی یا بی میلی جنسی هستند و یا زوجینی که در این شرایط قرار گرفتند وجود دارد؟
در این مقاله قصد داریم به برخی از این راهکار ها اشاره نماییم:
1- اگر هر یک از زوجین احساس میکنند در این زمینه خاص دچار مشکل هستند،درست مثل زمانیکه احساس میکنند که شاید خانم یا آقا درگیر یک مشکل جسمی است،باید با این مشکل (سرد مزاجی یا بی میلی جنسی )برخورد کنند.
بعنوان مثال خانم یا آقا مدتها است که پا درد دارد و یا مدتی است که احساس می کند که ضربان قلبش تند تر میزند.
این مشکلات با مشکل سرد مزاجی یا بی میلی جنسی هیچ تفاوتی ندارد، حتی اهمیتش بیشتر هم هست،این را جدی بگیرید.
2- نشانههای کاهش جذابیت بین خودشان را جدی بگیرند و تلاش کنند،از متخصصین برای برطرف کردن این مشکل کمک و مشاوره بگیرند.
مشکل اساسی که زوجین دارند این است که مشکل می ماند و به مرور زمان کاملاً ریشه دار میشود.
در نهایت سرد مزاجی یا بی میلی جنسی به مرحله ایی می رسد که پیش آگهی درمان خیلی ضعیف میشود و سرانجام زمانی به روانشناس و یا مشاور مراجعه میکنند که خیلی دیر شده است.
تمام تلاش روانشناسانی که در زمینهی زوج درمانی فعالیت میکنند این است که بتوانند خانواده را حفظ کنند و به هر قیمتی که شده اجازه ندهند ،این زندگی دچار جدایی شود.
در مرحله اول زوجین خیال خود راحت کنند و اگر مسئلهایی ذهن یکی از طرفین را درگیر میکند،حتما با بهترین مشاور و روانشناس خانواده درمان و زوج درمان مشورت داشته باشند.
همانطور که هر خانواده یک پزشک خانواده دارد و به آنها در بیماری های جسمی کمک کند،یک روانپزشک خانوادگی هم میتواند در بیماریهای روحی و روانی به شما یاری رساند.
دومین اتفاقی که برای زوجین باید بیفتد این است که حواس طرفین به جریان ارتباط جنسی باشد.
باید بدانند که این ارتباط چقدر پویا و سازنده است؟
طرفین حواسشان باشد که آیا احساس امنیت می کنند؟
چقدر مراقب این هستند که فضای عاطفی بین آنها سالم باشد؟
چقدر از آن استانداردها فاصله دارند؟
آیا فقط صرفاً در کنار هم،گذران وقت می کنند.
این توجه کردن به بُعد عاطفی همدیگر،از آن اتفاقاتی است که باید بین زوجین پیش بیاید .
سومین اتفاق بحث احساس طردشدن است.یک احساسی که از سخت ترین هیجانات دنیا است.
وقتی که یک خانم احساس میکند که همسرش او را طرد میکند،یا به اندازه قبل او را تحویل نمی گیرد و مدام وی را سرزنش میکند،اتفاق ناگواری در حال روی دادن است.
احساس طرد شدن و طرد کردن نقش خیلی زیادی در روابط خاص زناشویی بین زن و مرد دارد.
نمیتوان انتظار داشت که خانم در طول روز یک هم چنین حال بدی را تجربه کند و شب حال خوبی را بیافریند.
بنابراین توجه کردن به خانم و گفتگو کردن بین زن و مرد اهمیت پیدا می کند .
3- موضوع مهم بعدی در ارتباط با اعتماد نفس است،که در به رسمیت شناختن هویت بین زوجین خیلی مهم است.
لازم است زن و شوهر در این مورد با هم گفتگو داشته باشند.
اینکه خانم مردانگی مرد را به رسمیت بشناسد.
به شغل مرد احترام بگذارد .
حتی در ارتباط با آقا هم این اتفاق بیفتد .
ویژگی های زنانه خانم را بشناسد.
به آنها احترام بگذارد .
اگر خانم در بیرون از خانه کار می کند،شغل خانم را به رسمیت بشناسد .
همه ی اینها به این خاطر می باشد که موضوع اعتماد به نفس یک نیاز اساسی بین زوجین است
4- مسئله بعدی دلبستگی بین زوجین است.
احساس امنیت و آرامش داشتن در کنار هم است و اگر یکی از طرفین ناآرام باشد،نمی تواند آرامش را به طرف مقابل منتقل کند. بحث امنیت در زندگی خیلی تاثیر گذار است.
اگر خانمی به طور دائم در پی کسب جلب توجه و رضایت همسر باشد چه تاثیری در رابطه زوجین دارد؟
به عنوان مثال خانم هایی که دائم به کلینیک های زیبایی مراجعه میکنند و درگیر ظاهر خودشان هستند چرا به اینجا میرسند؟
چرا فکر می کنند که مورد قبول نیستند؟
اولین دلیل بحث خود آگاهی و خود شناسی است.
اینکه خانم توجه داشته باشد صرفا من تشکیل شده از بعد ظاهری نیستم و تشکیل شده از انواع ابعاد متفاوت جسمی و روحی هستم و می توانم ابعاد دیگر را هم پرورش دهم .
دومین موضوع اینکه قرار نیست من فقط از یک کانال این اعتبار را دریافت کنم.
موضوع خود آگاهی و خود شناسی باید در فرآیند درمان فردی،تبدیل شود به اینکه من خودم را آدم زیبایی می دانم.
من خودم را انسان ارزشمندی میدانم و همیشه لازم نیست که یک شخص بیرونی این تأیید را از من داشته باشد .
آنگاه دیگر تعداد مراجعه کنندگان به مراکز زیبایی و… زیاد نخواهد شد .
پس اگر بتوانیم از چند کانال متفاوت این تایید را برای خودمان بگیریم و مهم تر از همه، تاییدی که خود شخص به خودش میدهد،به شخص کمک میکند که اعتماد به نفس شخص در زمینه های مختلف بالا برود و وابسته به تایید دیگران نباشد.
پس خانم ها باید در روی ذهنیت خود , خود آگاهی و خود شناسی کار کنند .
5- جنبه دیگر در بحث رضایت زناشویی اینکه خیلی وقت ها خانمها یک دید ابزاری نسبت به خودشان پیدا می کنند .
چه اتفاقی میافتد که کار به اینجا می کشد؟
آیا آقایان آگاهی کمتری دارند؟
یا خود خانم ها هم نمی دانند باید چه کار کنند که به آن حال خوب برسند ؟
در مرحله اول خود خانم باید به این آگاهی برسد که من صرفا ابزاری برای برطرفکردن نیاز یک نفر دیگر نیستم.
باید این را برای خود نهادینه کند و این مهم را در تغییراتی که برای خود رقم میزند،بگنجاند.
در عین حال از همسر هم بخواهد که نگاه ابزاری به وی نداشته باشد.
خانم باید باور داشته باشد من یک زن هستم و در زمینه ها و ابعاد متفاوتی اعم از بُعد زنانگی ، بُعد روابط اجتماعی ، بُعد خانوادگی میتوانم ایفای نقش نمایم و مثمر ثمر باشم و تمام این ها به شناخت فرد از خود بر میگردد .
و زن با عملکردی که دارد میخواهد این را به رسمیت بشناسد .
این خود یک باور فرهنگی است و درتمام دنیا وجود دارد، اما آن خانم با پرورش دادن بقیه ابعاد خودش این اجازه را می دهد که این نگاه ابزاری اتفاق بیفتد یا نیفتد.
خانمی را می بینیم که ویژگی های زنانه خوبی دارد
و نیز در نقش اجتماعی خودش خوب ظاهر میشود
و همچنین در بعد تحصیلی نیز فعالیت می کند