سلام مهربان، آن اول که دو نفر با هم نامزد می شوند، اگر در پیاده رو قدم می زنند، و آقا پسر چاله ای را در مسیر دختر خانم ببیند، چه به او می گوید؟ می گوید: عزیزم، مراقب چاله باشید. 
چند ماه آینده اگر همین اتفاق رخ دهد، به او می گوید: چاله به این بزرگی را نمی بینید؟ یک یا دو هفته بعد از ازدواج به او می گوید: مگر کور هستید؟ و قبل از سالگرد ازدواج، آخ جان چاله. 
طلاق عاطفی (زندگی خاموش)

طلاق عاطفی ، می دانید چرا؟

می دانید چرا اینقدر زود از هم فاصله می گیریم؟ می دانید چرا اینقدر زود زندگی ها تلخ می شود؟ می دانید چرا آمار طلاق و طلاق عاطفی اینقدر بالاست؟ 
یکی از دلایل مهم آن این است: ما زندگی کردن کنار هم رو بلد نیستیم، ما از ساختار یکدیگر سر در نمی آوریم.
یک لحظه بروید و به کتاب هایی که در خانه دارید، نگاه کنید، هر کس با توجه به سلایق و علایق خود کتاب هایی را جمع کرده است. کتاب تاریخی، سیاسی، فرهنگی، هنری، داستان، رمان، آشپزی و… 
آیا در بین کتاب هایمان، کتابی در رابطه با نحوه زندگی مشترک هم داریم؟
یک لحظه به سی دی ها و دی وی دی هایمان نگاه کنیم، این همه سی دی و دی وی دی، جمع کردیم.
آیا درباره خانواده موفق و خوشبخت هم سی دی و دی وی دی داریم؟ 
ظاهرا در هر زمینه ای ما نیاز به یادگیری داریم جز، زندگی مشترک خانوادگی.دوست من، باید یک سری چیزها را آموزش ببینیم، باید آن ها را اجرا کنیم.
تا کانون زندگی ما شیرین شود.تا زندگی خود را حفظ کنیم، تا مراقب زندگی مشترک مان باشیم.تا اینقدر زود دچار طلاق عاطفی نشویم.

مراقب زندگی هایمان نیستیم

ما خیلی چیزها را نمی دانیم که باید یاد بگیریم. اگر برای شما یک دستگاه هفت کاره هدیه بیاورند، و تا به حال همچنین چیزی نداشتید، آیا بلافاصله آن را به برق متصل می کنید و شروع به کار کردن با آن می کنید؟ 
قطعا نه. چرا نه؟ چون که با طرز کار آن آشنا نیستید و نگران آن هستید که آسیب ببیند. پس چکار می کنید؟ 
سراغ کاتالوگ آن می روید؟ شاید زبان انگلیسی شما خوب باشد، اما اگر کاتالوگ به زبان فرانسوی باشد. حالا چه می کنید؟ 
به نمایندگی اش مراجعه می کنید؟به کسانی که کار با این دستگاه را بلدند مراجعه می کنید. می روید و در بازار می گردید تا ببینید که چه کسی همچنین چیزی می فروشد تا از آن فروشنده راجع به سیستم دستگاه سوال کنید؟ 
در اینترنت جست و جو می کنید تا طرز کار با آن را پیدا کنید؟ هر کاری ممکن است می کنید. 
جالب است ما به اندازه ای که به یک هفت کاره بها می دهیم، به زندگی مشترک مان بها نمی دهیم. 
نگران آن دستگاه هفت کاره هستید؟ می گویید: حیف است، می سوزد، خراب می شود، آیا زندگی مشترک مان حیف نیست؟ 
لحظه هایی که کنار هم می توانیم عاشقانه زندگی کنیم، نمی سوزند؟ و فرصتی که برای زندگی داریم، از بین نمی رود؟ خراب نمی شود؟ 
بیایید کمی فکر کنیم، تصمیم بگیریم، بیشتر یاد بگیریم، بیشتر عمل کنیم و بنای زیبای زندگی مان را بسازیم و شکل بدهیم و از آن بنای زیبا کنار همدیگر لذت ببریم.

آگاهی دلیلی بر مراقب بودن

دوست من، وقتی وسیله ای در اختیار ما هست، هر چه که آگاهی ما نسبت به آن بیشتر باشد، سود و بهره ای که از آن می بریم نیز بیشتر می شود. و لطمه و آسیبی که به آن می زنیم، کمتر است. 
بالعکس، هر چه که دانایی ما نسبت به آن کمتر باشد، سودی که از آن می بریم، بهره ای که از آن می بریم، کمتر و آسیب و لطمه ای که به آن می زنیم بیشتر است. 
فرض کنید: ما در خانه یک لپ تاپ یا کامپیوتر داریم، فرزند این خانه در کار کردن با آن لپ تاپ تبحر دارد. 
ساعت ها کنارش می نشیند، از آن استفاده می کند، وارد فضای مجازی می شود، در اینترنت جست و جو می کند، مطالب علمی و مرتبط با رشته تحصیلی خود را پیدا می کند.
چیزهایی که اعضای خانواده احتیاج دارند را برایشان پیدا می کند، و سود و بهره ای که از این لپ تاپ یا کامپیوتر می برد، زیاد است. 
اما تا چه حد ممکن است که به او آسیب بزند؟ وقتی که کار با او را بلد باشد، احتمال آسیب رساندن بسیار کم می شود. 
اگر یک حافظه یک مموری به او بدهند، و بخواهد آن را به لپ تاپ وصل کند، مطمئنا می داند که ممکن است این مموری ویروسی باشد. 
پس، اول با آنتی ویروس آن را چک می کند تا مطمئن شود که صدمه ای به دستگاهش نمی زند. آگاهی او دلیل بر مراقب بودنش است.

آگاهی در مورد زندگی مشترک لازم است.

مادربزرگ یا پدربزرگ با ما زندگی می کند و در این خانه می بینند که فرزند آن خانواده مدام پای این سیستم نشسته و کلیدهایی را فشار می دهد. 
همیشه متعجب هستند، خدایا چکار می کند؟ شاید حتی دعا هم کنند. خدایا یه عقلی به این نوه ما بده. آیا آن ها می توانند بهره ای از این سیستم ببرند؟ نه. 
چرا نه؟ چون کار با او را بلد نیستند. حالا برای پدربزرگ یا مادربزرگ یک گلدان هدیه می آورند، چه اتفاقی می افتد؟ 
وقتی گلدان را برایشان هدیه می آورند، دنبال جایی می گردند که گلدان را روی آن بگذارند که جلوه داشته باشد. از همه جا دیده شود. 
ناگهان کیس کامپیوتر را می بینند، به به چه جایی بهتر از این؟ گلدان را روی آن می گذارند و هر روز به آن آب می دهند. 
این آب آرام آرام وارد کیس کامپیوتر می شود. هارد را می سوزاند، مادر برد را می سوزاند، و به سیستم لطمه می زند. می دانید چرا؟ 
چون کار با آن را بلد نیستند، لذا آسیب می زند . لازم است که آگاهی های ما در مورد زندگی مشترک و باید و نبایدهایش بیشتر شود. تا سودی که از آن می بریم بیشتر و لطمه ای که به آن می زنیم، کمتر و کمتر باشد.

با یکدیگر متفاوت هستیم

یکی از راه های پیشگیری از بروز طلاق عاطفی این است که باید بپذیریم ما با یکدیگر متفاوت هستیم. قبول کنیم که زن و مرد ساختار یکسان، هم شکل و همسانی ندارند. 
دوست من، ما در اندیشه خود، تفکرمان، نگاه مان، ادراک مان، باورهایمان، عمل و عکس العمل مان، توانمندی مان، نقاط ضعف مان، و در احساسات و عشق ورزی مان با هم متفاوت هستیم. 
خیلی اشتباه است که بگویید: اگر همسرم مرا دوست دارد، باید فلان گونه رفتار کند. چرا؟ 
اصلا حواستان هست که جنس او مثل جنس شما نیست، مدل عملکرد او مانند شما نیست؟ او شبیه خودش علاقه اش را به شما نشان می دهد. و شما شبیه خودتان ابراز علاقه می کنید.
اصلا حواستان هست این ندانستن ها باعث بروز اختلاف ،طلاق عاطفی و در نهایت منجر به جدایی می شود. 
شاید برای شما عجیب باشد،اگر مردی بخواهد به همسرش ابراز علاقه کند، با دست پر به خانه می آید. 
اگر یک کیسه پرتقال خریده باشد، یعنی شما را دوست می دارد. 
اما شما می گویید: اگر مرا دوست دارد: باید ابراز کند، باید نوازش کند، باید نشان بدهد.

ساختار ما یکسان نیست

دوست من، وقتی که اختلافات ساختاری را نمی شناسیم: دیوار رنجش، کدورت بین ما کشیده می شود و بین ما فاصله می اندازد. 
دیواری که متاسفانه روز به روز بزرگ تر و بلندتر می شود. زمانی به خود می آییم که کیلومترها از هم فاصله گرفتیم.دچار طلاق عاطفی شده ایم. 
دوست من، قبول کنیم که ما ساختاری یکسان نداریم. 
دوست من، می خواهم بدانید که اختلافات ساختاری استثناء هم دارند، وقتی می گوییم: خانم ها اینجوری هستند، آقایان اینجوری هستند، ممکن است کسانی هم باشند که این شکلی نیستند. این مدلی نیستند. 
ممکنه وقتی که حرف های مرا می شنوید، به خود بگویید: من این مدلی نیستم، یا همسرم فلان شکل نیست. بله، استثناء هم وجود دارد. 
اما، هیچوقت استثناء اصل و قاعده را زیر سوال نمی برد. ما سالها به خاطر ندانسته های مان با هم جنگیدیم. حالا می خواهیم یاد بگیریم تا به جای جنگ، به هم مهر و عشق را هدیه دهیم.

این یک فیل است

حتما داستان جلال الدین محمد بلخی را شنیده اید که می گوید: فیلی را در اتاق تاریکی گذاشتند، هر کس وارد اتاق می شد، دستی به بدن فیل می کشید و بیرون می آمد.
 از آنها سوال می کردند چه چیزی آنجا بود؟ یکی به پایش دست کشید، برگشت و گفت: ستون بزرگی بود، یکی به گوشش، گفت: باد بزن بود، یکی به پشتش گفت: تخت بود، یکی به خرطومش گفت: ناودان بود. 
اما اینها براساس ندانسته هایشان قضاوت می کردند. نمی دانستند عضوی که دارند روی آن دست می کشند، فقط بخشی از آن است. 
و جلال الدین می گوید:
در کف هر یک اگر شمعی بودید، اختلاف از جمعشان بیرون شدید. 
یعنی: اگر به آگاهی می رسیدند، اگر با شمعی تمام قسمت آن فیل را می دیدند، اگر دانسته هایشان بالا می رفت، اینقدر اصرار نمی کردند که همین که بنده می گویم صحیح است. 

بیایید پل بسازیم

بگذارید یک قصه برایتان بگویم: دو برادر مزرعه ای از پدرشان که فوت کرده بود، به ارث بردند. 
برادر بزرگتر مزرعه را به دو نیم تقسیم کرد و هر کدام در نیمه خودشان مشغول به کار شدند. 
برادر کوچک نمی دانست که برادر بزرگتر فکر کرده و مرغوب ترین بخش را به او داده است و همیشه فکر می کرد و با خود کلنجار می رفت، نکند قسمت بهتر زمین را برای خودش برداشته باشد؟ 
اینقدر این فکر او را آزار داد، تا یک روز یک کانال بین دو زمین کند تا رابطه اش را بین خود و برادرش برای همیشه قطع کند. 
برادر بزرگتر وقتی دید که کوچیکه کانالی در آنجا حفر کرده ناراحت شد. نجاری آورد و به او گفت: من می خواهم به شهر بروم و تا عصر بر می گردم. می خواهم وقتی برگشتم، با چوب هایی که در انبار هست، یک دیواری کنار این کانال کشیده باشید  که چشمم به چشم برادرم نیفتد. 
او به شهر رفت، و نجار پلی کوچک و زیبا روی آن کانال ساخت. وقتی که برادر بزرگتر برگشت و پل را دید، عصبانی شد، شروع به داد و بیداد کرد. چرا اینکار را کردید؟ 
یکدفعه دید برادر کوچک دارد از روی پل عبور می کند و به سمت او می آید. سکوت کرد و متعجب به او نگاه کرد. 
برادر کوچک با لبخند جلو آمد و بردار بزرگتر را بغل کرد و گفت: داداش نمی دانستم اینقدر مهربان هستید. 
ببخشید که کانال حفر کردم. اشک در چشمان برادر بزرگتر جمع شد.هر دو بسیار خوشحال شدند. دستمزد خوبی را مشترکا به نجار دادند. و از او خواهش کردند که چند روزی پیش آن ها بماند. 
نجار لبخندی زد و گفت: باید هر چه سریع تر بروم. می دانید چرا؟ آخه پل های بسیاری را باید بسازم.

دانسته هایمان را بیشتر کنیم

بله دوست من، تا حالا به خاطر ندانسته هایمان با هم قهر کردیم و طلاق عاطفی گرفتیم. از دست هم مکدر و رنجیده خاطر شدیم. کانال بین همدیگر حفر کردیم، دیوار زدیم تا چشم مان به چشم یکدیگر نیفتد. 
حالا وقت آن است که دانسته هایمان را بیشتر کنیم. آن یکی نمی دانست که بزرگه زمین مرغوب را به او داده است، این یکی نمی دانست که کوچیکه دچار سوء تفاهم شده است. 
حالا وقتی دانسته هایمان را بیشتر کنیم، پلی می زنیم از قلب مان به قلب او، و چیزی که به زندگی مان هدیه می دهیم: عشق، ثبات، ماندگاری و همدلی است.
شما می توانید ادامه این مطلب را در مقاله ” اولین اختلاف ساختاری زوجین و رابطه آن با طلاق عاطفی زنان” مطالعه نمایید.
در مورد مشاوره طلاق چه می دانید؟آیا فکر می کنید این مشاوره به معنی كمک به زن و شوهر برای جدا شدن از یکدیگر است؟
خیر ،بلكه در این مشاوره ، مشاور سعی می‌كند با بررسی مشكلات زوجین و سنجش امکان نجات زندگی مشترک و بهبود رابطه زوجین راهنمایی‌های لازم را به آن‌ها ارائه دهد. 
 بیشتر بدانید:
مشاوره طلاق 
تست عشق
تست مقیاس عشق
راه های ارتباطی با دکتر زهره واثقی
دوست مهربانم،من با تمام وجود با گردآوری و تولید محتواهای غنی،پربار و رایگان کنارتون هستم تا از روابط شخصی و اجتماعی تون لذت ببرید و کانون زندگی زناشویی شما گرم تر و صمیمی تر رقم بخوره.
اگر فکر میکنید این محتوا تونسته رضایت شما رو جلب کنه، بیایید با انتشار و اشتراک گذاری این مقاله ما رو در رسیدن به هدفمون که همون داشتن یک زندگی شیرین و لذت بخش برای تمامی مردم ایران زمین است یاری رسانید.
کنارتون هستم با عشق
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
دکتر زهره واثقی، مشاور و روانشناس خانواده و زوج درمانگر، متخصص در زمینه مشاوره پیش از ازدواج، اختلافات زناشویی،اضطراب، مشاوره تربیت کودک،اختلالات یادگیری کودک و آموزش مهارت های زندگی هستند و با توجه به سوابق زیادی که در زمینه های مختلف درمان گری دارند می توانند بهترین راهکارها و راه حل ها را برای شما ارائه دهند.دکتر زهره واثقی یکی از بهترین روانشناسان در شمال تهران هستند.
روانشناس خانم دکتر زهره واثقی
مقالات منتشر شده:

آخرین نوشته‌ها

تماس با ما

02166703576 - 02122214949
راه های ارتباطی با دکتر زهره واثقی
دسترسی سریع به مقالات
فهرست
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x