وقتی یک نوزاد به خانه‌ی ما می‌آید حس شادی و لذت همراه با او به خانه وارد می‌شود. اما چه چیزی باعث می‌شود منِ مادر احساسات متناقض دیگری را هم تجربه کنم؟ آیا من به عنوان مادر حق دارم عصبانی و ناراحت بشوم؟ تا به حال چه چیزهایی من و به شدت عصبانی کرده، اما بعد اینکه آرام شدم، متوجه شدم که چندان مهم نبوده؟ در ادامه می‌پردازیم به اینکه علت افزایش احساس خشم و عصبانی شدن مادرها چیست؟ و چه راه‌هایی برای کنترل آن وجود دارد؟

چرا من یک مادر عصبانی هستم؟ چطور کمتر عصبانی بشم؟

Why am I an angry mother? How can I be less angry?

مقاله خشم و عصبانیت در مادران | دکتر زهره واثقی | چرا من یک مادر عصبانی هستم ؟| کنترل خشم در برابر کودکان | مقاله ای برای مادران عصبانی | جلوگیری از عصبانیت مادر | Mom rage

علت‌های عصبانی شدن مادران: 

1) مسائل خود کودک :

خشم و عصبانی شدن مادران ابتدا در مورد خود بچه‌هاست، گاهی مشکلات فرزند به دنیا آمده که بچه‌ی اول، دوم یا سوم ماست، ما را عصبانی می‌کند. برای مثال اگر نوزاد ما در دسته بندی بچه‌های سخت و ناسازگار باشد یعنی تغذیه و خواب او، به موقع و خوب نیست. این یک علت خشم و عصبانی شدن مادر است.

علت دیگر عصبانی شدن، بقیه فرزندان هستند، یعنی بچه‌های بزرگتر از آن نوزاد که ما با آنها مشکلات تربیتی، درسی، بهانه گیری، دعوا و درگیری داریم. این‌ها هم می‌تواند علتی باشد که ما در طی روز خشم را تجربه کنیم و عصبانی بشیم.

2) مسائل خود والد :

– وقتی نوزادی به دنیا می‌آید سه حیطه را تحت تاثیر قرار می‌دهد :

• خواب مادر
• استراحت مادر
• تغذیه مادر

خیلی وقت‌ها مادرها ساعت‌ها گرسنه‌اند و وقت نمی‌کنند در زمانی خالی، چیزی بخورند و هرکدام از این سه حیطه که تحت تاثیر قرار می‌گیرند، می‌توانند باعث خشم مادران شود و آستانه‌ی تحمل آنها را پایین بیاورد و عصبانی بشن.

– مسائل روان‌شناختی :

شاید ما قبل از اینکه مادر بشویم هم مشکلاتی داشتیم، مثل:

• افسردگی
• اضطراب
• انواع وسواس‌ها: مثل وسواس شست‌وشو یا وسواس فکری
• احساس تنهایی
• نگرانی‌ها
• ترس‌ها
حتی شاید پیش از این هم مدام عصبانی می‌شدیم! حالا اگر بخواهیم مادر دو الی سه بچه باشیم، باعث می‌شود تحمل کمتر و فشار بیشتر شود.

– بیماری جسمی :

• کم خونی
• کمبود ویتامین
• دردی که تحمل می‌کنیم
اینها هم آستانه تحمل را پایین می‌آورند و مادر زودتر عصبانی می‌شود.

–  مسائل شغلی :

اگر شغل ما به صورتی است که به‌ خاطر بچه دار شدنمان، نمی‌توانیم مرخصی بگیریم، نمی‌توانیم برای چند ماه یا چند سال از کارمان فاصله بگیریم و کنار فرزند خود باشیم، مجبوریم آن کار را در منزل انجام دهیم، یا از منزل برای کار پاره وقت، بیرون برویم. این هم به ما فشار وارد خواهد کرد و از کوچک‌ترین رخ دادی عصبانی می‌شویم.

3) مسائل منزل :

یک قسمت پر فشار و محرک ما برای عصبانی شدن، خانه داری و امور منزل است که بسیار دشوار است، اما اکثرا به چشم نمی‌آید. یعنی:

  • نظافت آشپزخانه 
  • غذا پختن 
  • شستن و جابه‌جایی ظروف 
  • تمیزکاری و مرتب کردن 
  • گردگیری 
  • جارو کردن 
  • شست‌وشوی لباس‌ها و تا کردن آنها 

وقت و انرژی زیادی از ما مادرها خواهد گرفت و اگر در آنها چالشی ایجاد شود عصبانی می‌شویم.

4) مسائل مالی :

شرایط معیشتی و نوسانات اقتصادی، فشار عصبی و بار احساسی زیادی به ما وارد می‌کند.

5) مسائل زناشویی :

  • عدم همکاری پدر : 

دسته‌ای از همسران به علت آموزش‌هایی که دیده‌اند یا مدل و شخصیت خودشان، همکاری می‌کنند و مسئولیت‌ها را زنانه و مردانه نمی‌کنند! در مقابل، بعضی از آقایان هستند که فکر می‌کنند کارها و مسئولیت‌های خانه فقط برای زنان است و نگهداری و فرزندپروری کاملا زنانه است و به مرد ارتباطی ندارد.

حتی ممکن است این مردها در کشوری باشند که در این موارد آموزش هم دیده‌اند، اما عمل نکنند. پس روحیه‌ی همکاری به باور مرد مرتبط است و موضوع خیلی مهم، شرایط کاری پدر است. بعضی از پدرها هم دوست دارند، هم باور دارند که باید همکاری کنند، ولی بخاطر ساعت کاری زیاد و مسئولیت زیاد، در توانشان نیست.

  • اختلاف نظرهای تنش‌زا :

مورد دیگر در این حیطه، تنش‌ها و اختلاف نظرهایی است که با همسرمان داریم، یعنی قبل از بچه دار شدن اختلاف نظرهایی داریم که طبیعی است. اما اگر میزان اینها زیاد و متعدد است، بعد از بچه دار شدن، تحت تاثیر آمدن فرزند، این اختلافات بیشتر خواهد شد و اینها هم علتی می‌شود برای عصبانی بودن و خشمگین‌تر شدن مادرها.

  • خلا همدلی :

موضوع بعدی این است که مردها چقدر همدلی، درک کردن یا حمایت کردن را بلدند؟ شاید همسری واقعا زمانی برای کمک ندارد. 

اما مدل صحبت و پیامی که به ما می‌دهد و مدل شنیدن آن به ما این احساس را می‌دهد که همسرم متوجه خستگی و مسئولیت زیاد من است و من را درک می‌کند و همدلی دارد. اگر این موارد هم انجام نشود فشار زیادی به مادرها وارد می‌شود.

همسر ما چقدر نیازهای ما را می‌شناسد؟ یعنی یک آقا چقدر می‌داند که خانم او خصوصا زمانی که زایمان کرده است یا نوزادی دارد و یا دو الی سه بچه با فاصله سنی کم دارد، چه نیازهایی دارد ؟

و چقدر به نیازهای عاطفی، روحی و روانی ما توجه می‌کند؟ اگر به آنها واقف نباشد و آنها را نشناسد، این هم می‌تواند موضوعی برای خشمگین شدن و عصبانی بودن ما باشد.

به خودتان حق بدهید :

حالا می‌دانیم کلی علت وجود دارد برای اینکه من و شما وقتی یک دو یا چند فرزند داریم در طی روز عصبانی باشیم، پس با احساس گناه بعد از خشم، مبارزه کنید. گفتگوی درونی مثبت داشته باشید و به خودتان حق بدهید!

گاهی اوقات، شرایطی خاص ما مادرها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ما مادرها طبیعی است که عصبانی شویم. منظور پرخاشگری یا بروز رفتار ناشی از عصبانیت نیست! در مورد حس عصبانیت و خشم یا ناراحت شدن صحبت می‌کنیم. این احساس‌ها طبیعی است و ممکن است یک مادر، فشار چند جانبه‌ای را تحمل کند.

چگونه مادری آرام و ملایم باشیم که کمتر عصبانی می‌شود؟

     1. آگاهانه رفتار کنید :

اولین مورد این است که به عوامل گفته شده در بالا دقت کرده، آنها را شناسایی کنیم. موضوعاتی که ما را عصبانی می‌کند در کل چند مورد است؟ حتما آنها را لیست کنید، تا آگاه شوید.

     2. مانند تک والد رفتار نکنید! از شوهر خود کمک بخواهید :

قدم دوم این است که با همسرمان در مورد لیستی که تهیه کردیم صحبت کنیم. از او کمک بخواهیم، حتی اگر در گروه آقایانی هست که به هر علتی کمک نمی‌کنند. 

با او هم‌فکری کرده و از او کمک فکری بخواهیم، شاید فکر خوبی به ذهن او برسد یا متوجه بشود چقدر فشار روی ماست، زمانی را خالی کند و سعی کند بیشتر همکاری کند.

  • مفهوم تک والد به شخصی اطلاق می‌شود که با یک فرزند یا چند فرزندش زندگی می‌کند، در حالی‌که همسر و شریکی برای زندگی ندارد.

     3. با کمال‌گرایی مبارزه کنید :

قدم سوم آن است که روی افکار خودمان کار کنیم. گاهی اوقات ما مامان‌ها فکر می‌کنیم در حالی که یک، دو الی سه فرزند داریم، باز هم خانه‌ی ما باید مثل قبل مرتب باشد. غذایمان سر وقت حاضر شود. یا ظرف نشسته و لباس اتو نکرده نداشته باشیم!

این فکر بسیار اشتباه است که ممکن است از کمال‌گرایی ما نشات بگیرد. پس نیاز است ما در افکار خودمان تغییر ایجاد کنیم. خانه‌ای که بچه دارد، قطعا متفاوت است از خانه‌ای که یا بچه‌ها بزرگ شده‌اند و یا بچه‌ای ندارند!

     4. از منابع مالی و حمایتی خود بهره ببرید :

کار دیگر این است که با همسرمان هم‌فکری کرده و ببینم منابع حمایتی و مالی ما برای اینکه فشار را از خودمان برداریم چه چیزهایی هستند؟ مثلا:

  • اگر دوستی، فامیلی و یا آشنایی نزدیک ما هست، می‌توانیم از آنها بخواهیم تا در هفته، زمان کوتاهی به کمک ما بیایند.
  • اگر کسی را نداریم و تنها هستیم از منابع مالیمان کمک بگیریم یعنی اینکه از حقوق و درآمدمان برای آرامش‌مان هزینه کنیم، حتی اگر لازم است پرستار یا مستخدم بگیریم. 
  • یادمان باشد مثل قبل که تفریح، سرگرمی، مهمانی و مسافرت جزئی از زندگیمان بود، الان هم گاهی سراغ تفریح و سرگرمی برویم.

تحقیقات جهانی نشان می‌دهد تفریحات، مثل سوپاپ اطمینان زودپز برای آدم‌ها عمل می‌کنند، یعنی آستانه‌ی تحمل آدم‌ها را بالاتر می‌برند. پس نیاز است حواسمان به آن باشد.

     5. مثبت اندیش باشیم :

در آخر با گفتگوهای مثبت درونی حال خودمان را خوب کنیم و به خود بگوییم قرار نیست همیشه وضعیت اینگونه باشد. بچه‌های من بزرگ‌تر می‌شوند و مسائل آنها متفاوت می‌شود. 

مثلا چند ماه آینده دیگر نیاز نیست برای شیر دادن به فرزندم، شب‌ها بیدار شوم و یا نیاز نیست تایم نهار او با من متفاوت باشد. روتین ما در آینده به قبل برمی‌گردد.

سخن آخر :

امیدوارم این مقاله به شما کمک کرده باشد که عصبانی شدن خود را بهتر درک کنید و تصمیم بگیرید در مورد کنترل آن چه کاری می‌توانید انجام دهید. اگر پیش از مادر شدن کسی بودید که مدام عصبانی نمی‌شدید، می‌توانید آن قسمت از خود را دوباره پیدا کنید.

فقط مهم است بپذیرید طبیعی است که عصبانی می‌شوید، محرک‌های خشم خود را بشناسید و از طریق تغییر محیط، تعیین مرزها و تغییر سبک فرزندپروری از عصبانی شدن جلوگیری کنید، یاد بگیرید چگونه با خشم و عصبانیت کنار بیایید و از احساس خشم هوشمندانه گذر کنید.

برای همه‌ی لحظات زندگی، به خصوص فرزندپروری، ملایم‌تر از قبل باشین، تا آرامش بیشتری را برای خود و خانواده‌اتان به ارمغان بیارید. بهترین دوست و همراه در این مسیر سخت، روانشناسان ماهر در اصول روانشناسی فردی، مهارت‌های زندگی و فرزندپروری خواهند بود، پس کمک یک مشاور متخصص را یک موهبت بدانید و از آن بهره ببرید.

سپس شماتت و سرزش خود را برای گذشته رها کنید و هر روز را به عنوان یک روز تازه شروع کنید، با فرصتی دیگر. حتی بهتر…

تو مثل آب هستی؛
هم میتونی نرم و مهربان باشی برای زندگی بخشیدن،
و هم سخت و خشن برای غرق کردن…

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
دکتر زهره واثقی، مشاور و روانشناس خانواده و زوج درمانگر، متخصص در زمینه مشاوره پیش از ازدواج، اختلافات زناشویی،اضطراب، مشاوره تربیت کودک،اختلالات یادگیری کودک و آموزش مهارت های زندگی هستند و با توجه به سوابق زیادی که در زمینه های مختلف درمان گری دارند می توانند بهترین راهکارها و راه حل ها را برای شما ارائه دهند.دکتر زهره واثقی یکی از بهترین روانشناسان در شمال تهران هستند.
روانشناس خانم دکتر زهره واثقی
مقالات منتشر شده:

آخرین نوشته‌ها

تماس با ما

02166703576 - 02122214949
راه های ارتباطی با دکتر زهره واثقی
دسترسی سریع به مقالات
فهرست
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x