سلام همراهان مهربان، داشتیم درباره بازی زندگی، با هم صبحت می کردیم. بازی که برنده اش زندگی مشترک ما است، اون برنده، من برنده، ما برنده ایم.
خانواده موفق- اصل اقدام به جای انتظار

اقدام به جای انتظار

اولین کاری که باید برای برنده شدن در بازی زندگی انجام دهیم، اقدام به جای انتظار است. دوست من، ما در زندگی هایمان انتظارات فراوانی از هم داریم.
شما باید این کار را می کردید، نباید آن حرف را می زدید، چرا اینجورید؟ چرا اونجورید؟ و به خاطر انتظاراتی که داریم، همیشه ناراحتیم، همیشه غصه داریم، همیشه پکریم، همیشه در حال جنگ هستیم، همیشه در حال ستیز هستیم. و به جان یکدیگر می افتیم.
دوست من، انتظار می تواند چهار وضعیت را برای ما تولید کند:
  • دو وضعیت وقتی که انتظار داریم
  • دو وضعیت وقتی که انتظار نداریم.
بیاید چهار وضعیت را با هم مرور کنیم.
وضعیت اول:
فرض کنید: من انتظار دارم زمانی که کلاس هایم تمام می شود، برنامه های کاری ام به اتمام می رسد، وقتی که شب به خانه می روم، همسرم شام را آماده کرده باشد. چه خانه دار باشد چه شاغل. 
وقتی که انتظار دارم شامی در کار باشد، اگر وارد خانه شوم، و از شام خبری نباشد، چه اتفاقی می افتد؟ 
بهم می ریزم، عصبانی می شوم، ناراحت می شوم، حمله می کنم، گلایه می کنم.پس در خانه چکار می کنید؟ مگر نمی د انید که باید شام آماده کنید؟ من گرسنه ام. 
او چکار می کند؟ عصبانی می شود، حمله ور می شود، جواب مرا می دهد، موشک جواب موشک، به جان هم می افتیم. و معلوم نیست این دعواها کی قرار است به پایان برسد.
پس وقتی انتظار دارید و انتظارتان برآورده نمی شود، نتیجه منفی است، و بازخورد این رفتار منفی، قطعا منفی است. 
وضعیت دوم:
اگر انتظار دارم و برآورده شود، وارد خانه می شوم و همسرم شام آماده کرده است. به خودم می گویم: وظیفه او است، اگر شام هم آماده نمی کرد، می خواست چکار کند؟ 
نه به روی او می آورم و نه تشکر می کنم، نه اشتیاق و خوشحالی خود را نشان می دهم، شام خود را صرف نموده، به گوشه ای می روم و دراز می کشم. 
با موبایل، لپتاپ سرگرم می شوم یا تلویزیون تماشا می کنم و مشغول کار خود می شوم.
وضعیت سوم:
حالا اگر انتظار نداشته باشم و اتفاقی هم نیفتد، چه می شود؟ به خانه می روم و می بینم شامی در کار نیست. 
وقتی انتظار ندارم، پس بازخوردم منفی نیست، بهم نمی ریزم، عصبی نمی شوم، پرخاش نمی کنم. 
می گویم: خب، حوصله پختن شام را نداشته است، آمادگی نداشته، اصلا وظیفه او نیست. یا خودم باید دست به کار شوم: نیمرویی، املتی، کتلتی درست کنم، یا زنگ بزنم پیتزایی چیزی بیاورند.
وضعیت چهارم: 
وقتی که انتظار ندارم و یک اتفاق می افتد، انتظار شام درست کردن او را ندارم، این کار را وظیفه او نمی دانم، به خود می گویم: اگر شام بپزد لطف کرده است، و اگر شام نپزد، فقط یک لطف انجام نشده است. نه اینکه یک رفتار منفی اتفاق افتاده باشد. 
به خانه می روم، شامی در کار است، عطر و بوی شام که به مشامم می رسد، ذوق می کنم، خوشحال می شوم، تشکر می کنم. عزیزم، از شما ممنونم. خدای من غذای خانگی چه لذتی دارد.
برای رسیدن به موفقیت مثبت فکر کن
پس چهار وضعیت داشتیم: 
حالت اول: انتظار داریم و برآورده نمی شود. 
مجموعه رفتارهایی که از خودمان نشان می دهیم، منفی است. و مجموعه بازخوردهایی که خواهیم گرفت منفی است. 
چه حمله کند، چه سکوت کند، چه اشک بریزد، چه قهر کند، چه در اتاق برود و با بنده حرف نزند، فرقی نمی کند. رفتار منفی: بازخورد منفی. 
حالت دوم: انتظار داریم و برآورده می شود. 
می گویم: وظیفه او است. و هیچ بازخورد مثبت، بازخورد هیجان انگیزی را نمی دهیم، پس از آن طرف هم عکس العمل مثبت و خوبی دریافت نمی کنیم. 
حالت سوم: انتظار نداریم،اتفاقی هم نمی افتد. 
بهم هم نمی ریزیم. چون منتظر چیزی نبودیم. 
حالت چهارم: انتظار نداریم و یک اتفاق افتاده است. 
کلی ذوق می کنیم، کلی خوشحالیم، خوشحالی خود را ابراز می کنیم، به نمایش می گذاریم. و بازخورد این خوشحالی و بازخورد این رفتار مثبت را دریافت خواهیم کرد.
نشانه جوانمردی،چشم پوشی از اشتباهات دیگران
تا اینجا چی گفتیم؟
گفتیم : اینقدر از هم ایراد نگیریم، اینقدر منتظر نباشیم که طرف مقابل منطبق بر خواسته های ما عمل کند. 
و گفتیم: اصل اقدام به جای انتظار. یعنی چه؟ یعنی آن چیزی که انتظار دارید او انجام دهد را خودتان انجام دهید. 
چرا با مادرم تماس نگرفتید؟ مگر نمی دانستید که او مریض است؟ مگر نمی دانستید که تنهاست؟مگر نمی دانستید منتظر است که به او زنگ بزنید و جویای احوالش شوید؟ 
به جای این کار، می گویم: به مادرم و مادرت زنگ زدم، به هر دو سلام تو را رساندم. 
گفتم چقدر گرفتارید، گفتم: چقدر دوست دارید به آن ها زنگ بزنید، گفتم: فرصت نمی کنید، و هر دو آن ها تشکر کردند و گفتند: سلام ما را برسان و از طرف ما او را ببوسید. این می شود اقدام به جای انتظار.
به جای اینکه صبح بیدار بشید ، به کمد نگاه کنید و ببینید هیچ لباس آماده ای برای رفتن به محل کارتان ندارید، میتوانید شب به طور پنهانی لباس های خود را چک کنید. 
اگر دیدید لباس آماده ای برای فردا ندارید، می توانید نصف شب بیدار شوید، لباس های او و خودتان را اتو بزنید. چه اشکالی دارد؟ دو ساعت کمتر می خوابید. 
صبح که از خواب بیدار شود، وقتی این صحنه را ببیند، فکر می کنید چه اتفاقی برای او می افتد؟ 
خیلی ذوق می کند، خیلی خوشحال می شود، و در کنارش کمی شرمندگی. از این بعد سعی می کند قبل از اینکه شما دست به اقدام بزنید، او دست به اقدام بزند.
یه اصل روانی وجود دارد: اصل بدهکار کردن طرف مقابلتان یعنی وقتی حس بدهکاری کند، می خواهد بدهی خود را جبران کند. 
داستان اول:
برای خرید پارچه به مغازه می روید، می گویید: آن پارچه چند است؟ می پرسد: کدام؟ آن پارچه که گلبهی است. دقیقا 4 تا طاقه پارچه روی آن است. 
از آن زیر پارچه را بیرون می کشد، و روی پیشخوان پرت می کند. و تا شما بخواهید به خودتان بیایید و حرفی بزنید، چند طاقه دیگر را هم باز کرده است. 
این هم جدید است، از این هم زیاد خریداری کردند، این هم از فلان کشور آمده است، و… می دانید چه اتفاقی می افتد؟ 
احساس بدهکاری می کنید، و او دقیقا این کار را کرد که این حس را به شما دهد. خدای من، بنده فقط سوال کردم. حالا اگر پارچه نخرم و بیرون بروم، تا چند دقیقه بعد از این بیرون رفتن من باید طاقه های پارچه را یکی یکی جمع کند. پس، دو متر پارچه می خرید و بیرون می آیید.
داستان دوم:
وقتی به طلا فروشی می روید، زمانی که به یک طلا خیره می شوید، وقتی فروشنده احساس می کند در آن لحظه چشمان شما برق زد، ناگهان می گوید: خدای من، چه مشتری خوش سلیقه ای، در هر صد مشتری، یک مشتری این مدلی پیدا می شود، که دست رو جنس آنتیک مغازه می گذارد. 
و این دقیقا همان لحظه ای است که دارد شما را شکار می کند. لحظه ای است که دارد شما را بدهکار می کند. 
لحظه ای است که به او احساس دین پیدا می کنید. از بنده تعریف کرد، گفت: جز مشتری های خوش سلیقه مغازه هستید، و احتمال اینکه او طلا را بخرید و بیرون روید خیلی زیاد است.
دوست من، بیاید کمی بیشتر درباره انتظار و توقع با هم صحبت کنیم. 
وقتی انتظار دارید و برآورده نمی شود، بهم می ریزید، افسرده می شوید، ناراحت می شوید، گوشه گیر می شوید، حرف نمی زنید، در خودتان هستید، کامتان تلخ می شود، و هر چه انتظارتان بیشتر باشد، اگر به نتیجه نرسید، بیشتر بهم می ریزید. 
دوست مهربان من، وقتی یک قهوه ای را می خورید که تلخ است، از آن لذت می برید. می دانید چرا؟ چون انتظار دارید که تلخ باشد. 
ولی وقتی یک بادام را می خورید که تلخ است، چون منتظر تلخ بودنش نیستید، کامتان تلخ می شود. و آن را از دهانتان بیرون می اندازید. 
بیاید فکر کنیم، چه بادام های تلخی در زندگی مان بوده که کام ما را تلخ کرده است و…
دوست من، اگر می خواهید زندگی تان شیرین شود، سطح توقع خود را از دیگران پایین بیاورید. 
اگر می خواهید زندگی تان شیرین شود، کاری را که انتظار دارید آن ها برای شما کنند، را شما برای آنها انجام دهید. اقدام به جای انتظار.
و اگر انتظار یک زندگی شیرین را می کشید، امید به تغییر را جایگزین انتظار برای تغییر کنید.
حالا دوست دارم باز هم یک قصه درباره انتظار برایتان بگویم
دریا حسابی طوفانی شده بود، نیمه شب بود و فرمانده ناو جنگی فرمان داد که به سمت ساحل حرکت کنیم. 
رادار ناو از کار افتاده بود و دید خیلی کم بود. دیده بان به فرمانده گفت: یک نور را در روبه رو می بینم و احتمال دارد که به هم برخورد کنیم. 
فرمانده گفت: به وسیله بی سیم به آن ها اعلام کنید که 20 درجه تغییر مسیر دهند. پیام داده شد، پاسخ این بود: شما تغییر مسیر دهید. 
فرمانده خودش رفت پشت بی سیم و گفت: فرمانده ناو جنگی با شما صحبت می کند، سریعا 20 درجه تغییر مسیر دهید، پاسخ همان بود: شما باید تغییر مسیر دهید. 
فرمانده با عصبانیت فریاد کشید: قبل از اینکه صدمه ای ببینید، 20 درجه تغییر مسیر دهید. و صدایی که در بی سیم شنیده شد، این بود: اینجا فانوس دریایی است، اگر می خواهید شما تغییر مسیر بدهید. و ناو بلافاصله مجبور به تغییر مسیر شد. 
دوست من، گاهی انتظارات حتی با تهدید هم برآورده شدنی نیستند. 
پس قبل از اینکه مجبور شوید، خودتان تغییر مسیر بدهید که علاقه ای به او ندارید، روند زندگی تان و مدل تفکرتان را تغییر دهید.
خودسازی نشانه بزرگ شدن است.
دوست مهربانم،من با تمام وجود با گردآوری و تولید محتواهای غنی،پربار و رایگان کنارتون هستم تا از روابط شخصی و اجتماعی تون لذت ببرید و کانون زندگی زناشویی شما گرم تر و صمیمی تر رقم بخوره.
اگر فکر میکنید این محتوا تونسته رضایت شما رو جلب کنه، بیایید با انتشار و اشتراک گذاری این مقاله ما رو در رسیدن به هدفمون که همون داشتن یک زندگی شیرین و لذت بخش برای تمامی مردم ایران زمین است یاری رسانید.
      کنارتون هستم با عشق
راه های ارتباطی با دکتر زهره واثقی
اگر تصمیم دارید مشاوره دقیق و تخصصی دریافت نماییدبهترین پیشنهاد این است که با دکتر زهره واثقی تماس بگیرید و اولین وقت مشاوره خود را رزور نمایید.
مرکز مشاوره و روانشناسی دکتر زهره واثقی
کلینیک روانشناسي دكتر زهره واثقي
کلینیک روانشناسي دكتر زهره واثقي
مرکز مشاوره در منطقه 1 | مرکز مشاوره خوب در تهران | کلینیک روانشناسي دكتر زهره واثقي
کلینیک روانشناسي خانواده ایرانی – دكتر زهره واثقي
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
دکتر زهره واثقی، مشاور و روانشناس خانواده و زوج درمانگر، متخصص در زمینه مشاوره پیش از ازدواج، اختلافات زناشویی،اضطراب، مشاوره تربیت کودک،اختلالات یادگیری کودک و آموزش مهارت های زندگی هستند و با توجه به سوابق زیادی که در زمینه های مختلف درمان گری دارند می توانند بهترین راهکارها و راه حل ها را برای شما ارائه دهند.دکتر زهره واثقی یکی از بهترین روانشناسان در شمال تهران هستند.
روانشناس خانم دکتر زهره واثقی
مقالات منتشر شده:

آخرین نوشته‌ها

تماس با ما

02166703576 - 02122214949
راه های ارتباطی با دکتر زهره واثقی
دسترسی سریع به مقالات
فهرست
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x