آینه زشت و زیبا،درست و غلط،خوب و بد،مثبت و منفی را با هم نشان میدهد.دومین کار برای برنده شدن در بازی زندگی این هست که برای هم آینه باشیم.
برای برنده شدن در زندگی ،برای هم آینه باشیم

آینه باشیم

سلام همراهان مهربان من، دومین کاری که باید برای برنده شدن در بازی زندگی بکنیم، این هست که برای هم آینه باشیم.بله، آینه. 
ممکن است بگویید اولین کار چه بود؟ اولین کار را  در مقاله « خانواده موفق با اصل اقدام به جای انتظار» به طور کامل توضیح دادیم.نگران نباشید لینک مقاله در انتها برای علاقه مندان درج خواهد شد.
گفتیم برای هم آینه باشیم،مگر آینه چه ویژگی دارد؟ اگر الان با این اوضاع جلو آینه بروم، فکر می کنید آینه به من چه می گوید؟ می گوید: یقه ات کج است؟ هر کسی که اینطور فکر می کند، قطعا اشتباه کرده است. 
چون، آینه هیچوقت همچین حرفی را به ما نمی زند. آینه می گوید: یک یقه ات کج هست و دیگری صاف است. آینه زشت و زیبا، درست و غلط، خوب و بد، مثبت و منفی را با هم نشان می دهد. 
فرض کنید
  • زمانی را که همسر ایده آل من با بچه ها بحث می کند.
  • صدای آن ها بالا می رود و کار به جایی می کشد که همگی ناراحت می شویم.
من می توانم وقتی که دارند با او صحبت می کنند، مستقیما اشاره به همین مساله کنم.یعنی: صاف به سراغ ایرادش بروم.
چرا بحث بیهوده می کنید؟
چرا اعصاب همه را خراب می کنید؟
چرا آرامش را از ما و از این خانه و از این زندگی می گیرید؟
اما اگر آینه باشم: زشت و زیبا، درست و غلط را با هم نشان می دهم. می گویم: این یقه ات صاف، و این یقه ات کج است.
اگر آینه باشم می گویم: عزیزم، به خاطر لطف هایی که در حق ما می کنی، از شما متشکرم. از شما ممنونم به خاطر اینکه عمرت را صرف خدمت به ما کردی. 
فکر می کنی حواسم نیست، زمانی که ما می خوابیم، شما در تلاش هستی تا کارها را ردیف کنی؟ صبح زودتر از همه ما بیدار می شوی و خانه را مرتب می کنی و آماده سرویس دهی به ما هستی؟ 
به خاطر تمام خوبی هایت از شما ممنونم. اما عزیزم، وقتی با فرزندان بحث تان یکمی خوب و جالب پیش نمی رود، می دانی چقدر بهم می ریزم؟ و مطمئن هستم که شما و بچه ها هم ناراحت می شوید.
بهتر نیست وقتی بحثی پیش می آید شما سکوت کنید؟
شما مراقب باشید؟
شما نزارید که جریان شدت بگیرد؟
شما نزارید کار به جاهای باریک بکشد؟
مطمین باشید در وضعیت اول: 
وقتی که مستقیم سراغ ایراد و نکته منفی بروم، او گارد می گیرد، حمله می کند، موضع می گیرد، و او هم آغاز به شمردن نکات منفی بنده می کند یا حداقل بحث می کنیم، قهر می کنیم، حرف نمی زنیم، و هر اتفاق منفی متصور دیگری ممکن است رخ دهد.
در وضعیت دوم:
نه تنها ناراحت نمی شود، بلکه، میزان پذیرش او نیز بالا می رود و در تلاش است تا به خواسته بنده جامه عمل بپوشاند.
دوست من، آینه بی واسطه و بی سر و صدا فقط به ما آنچه هست را می گوید. امکان ندارد جلو آینه بروم و به بنده بگوید: همسرتان نیم ساعت پیش آمد،یقه اش کج بود.
 آینه فقط به بنده می گوید نه به دیگری ، در مورد من می گوید نه در مورد دیگری.آینه هیچوقت سراغ واسطه ها نمی رود. 
گاهی اوقات بنده از جلوی بعضی از خانه ها که می گذرم، صدای داد و بیداد می شنوم و بنده شرمنده می شوم. 
این به او می گوید: آبروی ما را بردید، دیگر کافی است. او می گوید: بزارید همه محل بفهمند که چه آدم فلان شده ای هستید. آینه سر و صدا نمی کند.
آینه زمان نمی شناسد، شما اگر نیمه شب هم سراغ آینه بروید، آماده است که همه چیز را به شما نشان دهد. 
اما ما شب می خواهیم بخوابیم، به همسرمان می گوییم: عزیزم، یک حرف مهمی را می خواهم به شما بگویم، و او می گوید: حوصله ندارم. آینه برای نشان دادن، برای آینه بودن، زمان تعیین نمی کند. نمی گوید: فردا صبح بیاید. 
آینه افراط نمی کند، آینه تفریط نمی کند. من اگر الان سراغ آینه بروم، آینه به بنده نمی گوید که شما یقه تان همیشه کج است. 
شما در کل کج زاده هستید، کج نسب هستید، کج پوزید. می دانید؟ جد و آبادتان کج هستند. پدرتان از شما کج تر، مادرتان از شما کج تر، در کل ایل و تبارتان کج هستند.
آینه سراغ گذشته نمی رود، سراغ آینده نمی رود، وقتی جلو آینه می روم، به بنده نمی گوید: دیروز هم یقه ات کج بود، فردا هم که می آیید، یقه تان حتما کج است. 
اما ما چیکار می کنیم؟ 
میگوییم: فکر می کنید یادم رفته؟ دو سال قبل وقتی به خانه خواهرتان رفتیم چه کردید؟ چطور آبرویم را بردید؟ 
مطمئنم امسال هم مجددا این کار را تکرار خواهید کرد. مطمینم اگر فردا هم به آنجا برویم دوباره یک خرابکاری می کنید. 
آینه خسته نمی شود، آینه قهر نمی کند، آینه نمی گوید: هزار بار به شما گفتم: یقه ات کج است، خسته ام کردید، دیگه نیایید، دیگر نمی خواهم به شما تذکر دهم. 
آینه اگر هزار باز هم یقه مان کج باشد: با آرامش، بی سر و صدا، بی واسطه گری، بی غلو و اغراق می گوید: یقه ات کج است. 
بعضی ها که دارند طلاق می گیرند، ازشون می پرسم چرا؟ می گوید: خسته شدم، از بس که گفتم و نفهمید، از بس که تذکر دادم و درست نشد.

آره دوست من، بیاید برای یکدیگر آینه باشیم. 

آینه را در دسترس می گذارند، شما کسی را می شناسید که آینه خانه اش را روی پشت بام نصب کرده باشد و روزی یک بار بالا برود و خود را ببیند و بیاید؟ 
آینه را جایی می گذارند که بشود مدام از جلویش رد شد و خود را در آینه دید. 
حتی بعضی ها هستند که کنار درب ورودی خانه شان آینه های قدی نصب می کنند. وقتی بیرون می روند، وقتی به داخل خانه می آیند، اول خودشان را در آینه چک می کنند.
بعضی ها به من می گویند: ما ماه ها است که با هم حرف نزدیم، ما ماه ها است که برای هم وقت نذاشتیم، میدانید چرا؟ چون برای هم آینه نیستیم. 
اگر برای هم آینه شویم، در دسترس هم قرار می گیریم. خودمان را با یکدیگر چک می کنیم، به هم نگاه می کنیم، برای هم زمان می گذاریم. 
حواسمان باشد آینه ممکن است کثیف شود، آینه ممکن است لک شود، ذرات غباری که در هوا هست، ممکن است روی آینه بنشیند. 
برای همین است که خانم ها هر روز آینه را تمیز می کنند، و پارچه ای روی آینه هایشان می کشند، تا آن را تمیز کنند. حتی آن غباری که در آینه نشسته را می توانیم با یک فوت از روی آینه برداریم. 
اگر آن غبار را با یک فوت برداشتیم، اگر آن لک را با یک دستمال به سادگی پاک کردیم، که کردیم. اگر نکردیم، به خاطر اینکه در هوا هم غبار وجود دارد، و هم بخار آب، این دو با هم ترکیب شده و تبدیل به جرم روی آینه می شوند. 
اگر چند روزی از ماندن آن لکه روی آینه بگذرد، آن غبار، آن لک، تبدیل به جرم شده و جرم به سادگی پاک نمی شود. 
حالا باید شیشه پاک کن به آن بزنید، حالا باید دستمال را روی آینه فشار دهید، اگه با این کار هم پاک نشد، اگر جرم روی آینه ات ماندگار شد، و اگر زمانی طولانی جرم روی آینه نشست، تبدیل به زنگار می شود. 
آینه ای که زنگار بگیرد، را دور می اندازند. چون دیگر نمی توان از آن استفاده کرد، چون دیگر نمی تواند درست نشان دهد.
دوست من، اگر آینه زندگی مشترک ما، اگر قلب ما، اگر ذهن ما غباری گرفت، سریع می توانیم آن را پاک کنیم. 
اگر از دست هم مکدر شدیم، با یک تذکر،  با یک عذرخواهی ساده می توانیم این غبار را بر طرف سازیم، می توانیم این لک را پاک کنیم. 
اما اگر شب را با ناراحتی خوابیدید، اما اگر شب را کلنجار رفتید، مقاومت کردید و حرف دلتان را نزدید، همانطور که قبلا تذکر دادم، می خواهم بگویم این غبارها، این کدورت ها، آرام آرام تبدیل به جرم می شود. 
دلی که جرم بردارد، ذهنی که جرم بردارد، زندگی مشترکی که جرم بردارد، حالا خیلی زحمت می خواهد، خیلی فشار و تلاش می خواهد که جرم را از رویش پاک کنیم. 
و اگر آن را پاک نکردیم، همه اینها زنگار می گیرند. زندگی که زنگار بگیرد را دور می اندازند. طلاق می گیرند. از هم گسسته می شوند، و همه آن زندگی که به سختی با هم فراهم کرده بودیم، ساخته بودیم، ویران شده و دور انداخته می شود. 
دوست من، وقتی به سمت آینه می روید، تصویر را درشت تر و بزرگتر می بینید. وقتی از آینه فاصله می گیرید، وقتی عقب می روید و دور می شوید، تصویر را کوچک تر و ریزتر می بینید.
آینه به بنده نمی گوید چرا ازم فاصله گرفتی؟
چرا ازم دور شدی؟
چرا دیگر به چشمش نمی آیی؟
چون از او فاصله گرفتید، چون از او دور شدید، چون او به چشم شما نمی آید، به سمت او بروید تا به سمتتان بیاید. منتظر نباشید او کاری کند، شما اجرا کنید، شما جلو بروید، شما پیش دستی کنید. 
آینه انعکاس رفتارهای ما به ما است. اگر جلوی آینه بروید و مشت خود را گره کنید، چه می بینید؟ یک نفر رو به رو شما با مشت گره کرده ایستاده است. 
اگر جلو آینه بروید و لبخند بزنید چی؟ رو به روی شما یکی دارد به شما لبخند می زند. اگر آغوش خود را باز کنید چی؟ رو به روی شما یکی آغوش خود را برای شما باز کرده است.
دوست من: با لبخند، با مهر، با عشق و با محبت کاری کنیم که شاهد انعکاسش مثل آینه در زندگی خود باشیم. از ماست که بر ماست. 
وقتی که در خانه هستید، یک شیشه می شکند، آدم بزرگ ها صندل می پوشند، با جارو و خاک انداز به سمتش می روند تا سریع آن را جمع کنند. 
بچه ها چی؟ همه بچه های دنیا، به طور معمول به سمت خرده شیشه ها می دوند و احتمال اینکه پاهایشان زخمی و خون آلود شود، خیلی زیاد است. 
دوست من، اگر وجود آینه ی همدیگر را در خانه شکستیم، اگر جلوی فرزندان به هم توهین کردیم، اگر صدایمان را به روی یکدیگر بالا بردیم، داد و بیداد و دعوا راه انداختیم، می دانید داریم چکار می کنیم؟ 
داریم وجود آینه ای همدیگر را خورد می کنیم، می شکنیم و روی زمین می ریزیم. عزیز من، وقتی وجود آینه ی شریک زندگی تان را خورد کرده اید، اولین روح و روانی که زخمی و خون آلود می شود، روح و روان بچه های همان خانه است. 
و حالا چند تا روان شناس باید بیایند تا این روح و روان زخم خورده را برای شما ترمیم کنند.
 آخرین نکته ای که می خواهم درباره آینه برایتان بگویم، برای زمانی است که دو آینه رو به رو هم قرار می گیرند.
اگر دو آینه رو به رو هم قرار گیرند، دو اتفاق می افتد، اتفاق اول: وقتی یک شی بین دو آینه رو به روی هم قرار می گیرد، بی نهایت تکثیر می شود و تصویر او بی نهایت بار دیده می شود. 
دوست من، اگر بنده آینه همسرم شوم و همسرم آینه من شود، زندگی مشترک ما بین دو آینه قرار گیرد، زندگی مان را بی نهایت تکثیر می کنیم. 
اگر عشق ما بین دو آینه قرار گیرد، بنده و او عشق مان را بی نهایت تکثیر می کنیم و وای به آن روز که بین این دو آینه تنفر، لک سیاه، تنش بگذاریم. متاسفانه بدی ها را تکثیر می کنیم. 
و اما اتفاق دوم وقتی که دو آینه رو به رو هم قرار می گیرند، می افتد این است: در آرایشگاه زنانه، در سلمانی های مردانه، وقتی که کارشان به اتمام می رسد، و آقای سلمانی، خانم آرایشگر یک آینه کوچک را پشت سر ما می گیرد و یا ممکن است که یک آینه بزرگ پشت سر ما باشد ،در حالی که یک آینه بزرگ رو به روی ما وجود دارد.
 چرا آینه پشت سر ؟ تا ما بتوانیم پشت سرمان را ببینیم. تا بتوانیم به رضایت برسیم. تا بتوانیم اگر تذکری لازم است را بدهیم.
دوست من، فرض کنید: صبح در محل کارم هستم، و همسرم در خانه است. مادرم زنگ می زند، از من گلایه می کند، می گوید: پسرک چند ماه است که باهام تماس نگرفته است، حالم را نپرسیده.
فکر نمی کند که من مادر هستم؟
نگرانم؟
دوست دارم زنگ بزند؟
دلم برایش تنگ می شود؟
واقعا من به عنوان مادر از او چه خواستم؟
ایا از او خواستم برایم خانه بخرد؟
آیا از او خواستم اجاره خانه ام را بپردازد؟
یا به گفتم: برایم گوشت و مرغ و برنج بخرد؟
همین که پسرم زنگ بزند، بگوید: مامان خوبید؟ انگار یک دنیا را به بنده دادند. 
خوب دقت کنید: مادرم دارد پشت سر بنده این حرفها را به همسرم می زند. بنده که خانه نیستم، عصر که از محل کارم بر می گردم خانه، همسرم به استقبالم می آید، برخورد گرم و عاشقانه ای با بنده دارد، کنارم می نشیند، برایم چای می آورد، حرف های قشنگ می زند، و احوالات مرا خوب می کند. 
تلفن بی سیم در دستش است، می گوید: عزیزم، مادرت صبح تماس گرفته بود. نمی گوید: از شما گلایه کرده است. می گوید: گفته که چقدر دلم برای پسرم تنگ شده است. دلم برای شنیدن صدایش لک زده است، 
می گوید: عزیزم، مادرت منتظرت است که جویای احوالش شوید. و همانجا با تلفن بی سیم شماره را گرفته و گوشی را به بنده می دهد. و می گوید: با او حرف بزنید. 
بله عزیزم، اگر برای هم آینه شویم و عشق مان را بی نهایت تکثیر کنیم و در صورت لزوم اگر تذکری لازم است به یکدیگر بدهیم ،نتیجه این کار، بازی برنده- برنده است. 
اینجا، زندگی مشترک ما برنده می شود. و اینجا ما برنده در عشق ورزی، برنده در مهر ورزی و برنده در زندگی مشترک ایده آل می شویم.
راه های ارتباطی با دکتر زهره واثقی
دوست مهربانم،من با تمام وجود با گردآوری و تولید محتواهای غنی،پربار و رایگان کنارتون هستم تا از روابط شخصی و اجتماعی تون لذت ببرید و کانون زندگی زناشویی شما گرم تر و صمیمی تر رقم بخوره.
اگر فکر میکنید این محتوا تونسته رضایت شما رو جلب کنه، بیایید با انتشار و اشتراک گذاری این مقاله ما رو در رسیدن به هدفمون که همون داشتن یک زندگی شیرین و لذت بخش برای تمامی مردم ایران زمین است یاری رسانید.
      کنارتون هستم با عشق
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
دکتر زهره واثقی، مشاور و روانشناس خانواده و زوج درمانگر، متخصص در زمینه مشاوره پیش از ازدواج، اختلافات زناشویی،اضطراب، مشاوره تربیت کودک،اختلالات یادگیری کودک و آموزش مهارت های زندگی هستند و با توجه به سوابق زیادی که در زمینه های مختلف درمان گری دارند می توانند بهترین راهکارها و راه حل ها را برای شما ارائه دهند.دکتر زهره واثقی یکی از بهترین روانشناسان در شمال تهران هستند.
روانشناس خانم دکتر زهره واثقی
مقالات منتشر شده:

آخرین نوشته‌ها

تماس با ما

02166703576 - 02122214949
راه های ارتباطی با دکتر زهره واثقی
دسترسی سریع به مقالات
فهرست
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x