رفتارهای والدین کنترل گر معمولا به جای تاثیر مثبت تاثیرات منفی بر روحیه فرزندان میگذارد، معمولا تلاش این والدین این است که فرزندشان را از همه خطرات دور کنند و فرزندشان به بهترین نحو رشد کند؛ اما تلاششان اغلب باعث دوری از خانواده میشود.
در ادامه با خصوصیات والدین کنترل گر بیشتر آشنا می شویم:
خصوصیات والدین کنترل گر :
1- دخالت در تمام جنبه های زندگی فرزند:
یکی از مشکلات این است که والدین سعی میکنند در تمام مسائل فرزندانشان دخالت داشته باشند و نظر خود را بیان کنند ، همچنین برای آنها تصمیم بگیرند و سعی در کنترل روابط و فعالیت های فرزندانشان داشته باشد.و بدتر از آن ، تمام وسایل، خواسته ها، دروس، وضعیت اتاق، کمدها و تمام رخت و لباس و لوازم شخصی فرزند باید آگاه باشند.
2- انتقاد از تمام تصمیمات فرزند:
در صورتی که فرد نیاز به گرفتن تصمیمی دارند و می خواهند کاملا مستقل عمل کند به شدت از آنها انتقاد میکنند و نظرات شخصی خود را اعمال میکنند. در این صورت فرزندانشان خیلی دیر به استقلال فردی میرسند و برای تصمیم گیری های کوچک و بزرگ نیازمند نظر آنها خواهد بود.
3- تعیین قوانین سخت و غیرواقع بینانه:
والدین کنترلگر قوانینی سخت و غیرواقع بینانه برای فرزندان در نظر میگیرند؛ قوانینی که معمولا هیچ نوع انعطافی در آنها دیده نمیشود. گاهی اوقات والدین برای انتقال اضطراب خود به فرزندان، از این روش کنترلی استفاده میکنند چون یاد گرفته اند که یک مکانیزم برای مدیریت استرس درونی، کنترل دیگران است
4- ایجاد احساس شرم یا گناه:
یکی دیگر از روشهای رایج کنترل فرزندان این است که از ایجاد حس شرم یا گناه استفاده میکنند. مثلا به فرزندان خود جملاتی شبیه این میگویند: ” زمانی که من بمیرم بابت این کار حسرت میخوری”، ” یک فرزند خوب با والدینش چنین رفتاری ندارد” یا اینکه “تو فرزند خوبی نیستی و آنکه من میخواستم نشدی ” و….
5- به عهده گرفتن وظایف و مسئولیت های فرزندان:
از آنجایی که پدر و مادرهای سختگیر و کنترل گر دوست دارند فرزند شان در نهایت نظم رفتار کنند، از اینکه کوچکترین بی نظمی را مشاهده کنند احساس آرامش نخواهند داشت و سریعا اقدام به انجام وظایف محوله مینمایند. به عبارت سادهتر پدر و مادرهای کنترل گر از سر دلسوزی یا وسواس سعی میکنند اتاق فرزند خود را تمیز و مرتب نمایند و کارهایی را که ناقص واگذاشته شدهاند، تکمیل نمایند. این عملکرد اگرچه از نظر پدر و مادرهای کنترل گر طبیعی و عادی به نظر میرسد اما در واقع یک عامل از بین برنده عزت نفس کودک به شمار میآید.
6- از دیگر خصوصیات والدین کنترل گرا:
- خواستار اطاعت و پیروی بیچونوچرا هستند.
- اجازه سؤال پرسیدن و مشارکت در تصمیمگیری به کودک نمیدهند.
- به فرزندانشان اجازه نمیدهند برای خودشان تصمیم بگیرند.
- مشوق انتخاب و استقلال نیستند.
- تمامی جوانب زندگی فرزندان را تعیین میکنند.
- بدون درخواست کودک به او کمک میکنند.
- برای قانونگذاری از عبارت «برای اینکه من میگم» استفاده میکنند.
- معتقدند کودکان باید دیده شوند ولی نیازی به شنیده شدن ندارند.
- با تلقین احساس گناه یا قهر، رابطه والد فرزندی را اداره میکنند.
- با زورگویی و تنبیه قانونگذاری میکنند.
- عبارات و انتقادهای تأثیرگذار و منفی استفاده میکنند که منجر به ناامیدی و احساس شرم میشود.
عواقب کنترل کردن فرزندان:
1- آسیب به حس استقلال فرزندان:
پدر و مادرهایی که سعی در تحمیل خواستههای خود به فرزند خویش دارند، در حقیقت رفتار کنترل گرایانه خود را به نمایش میگذارند. اگر فرزند دوست دارد در فلان رشته ورزشی وارد شود، یا فلان کار هنری را انجام دهد، بهتر است به جای اینکه نقش یک سلطه گر را ایفا کنید و فرزند خود را مجبور به کاری نمایید که دوست ندارد، با کمی انعطاف به فرزند خود احساس استقلال و آزادی دهید تا آن گونه که دوست دارد و احساس راحتی میکند عمل نماید.
استقلال برای تکامل فرزند ضروری است. استقلال به کودک اجازه میدهد تا هویتی مستقل از والدینش پرورش دهد. بهطور ویژه، این فرایند شناخت فردی در دوران بلوغ یعنی زمانی که نوجوانان برای بزرگسالی آماده میشوند اهمیت زیادی پیدا میکند.
2- دشمنی کردن با والدین:
فرزند احساس دشمنی با پدر و مادر خود می کند وهر آنچه آنها بگویند برعکس آن را رفتار می کند یعنی کاری که آنها می گویند خوب است را انجام نمی دهد و کاری که آنها می گویند اشتباه است و خودش هم می داند که اشتباه است را انجام می دهد.
از پدر و مادر خود کینه دارد واین حس کینه، مدام او را به تقلا می اندازد که بخواهد خود را ثابت کند و کارهای نکرده را حتما انجام دهد حتی ار به قیمت آسیب خوردن از آن باشد. بعنوان مثال اگر با کسی که والدینش او را تایید نمی کردند تا به حال رفت و آمد نمی کرد، بعد از اینکه تصمیم می گیرد با خانواده اش شروع به جنگ کند، با همان فرد رفت و آمد می کند حتی اگر بداند اطمینان داشته باشد که از او قطعا آسیب خواهد دید.
فرزند تبدیل به دشمن پدر و مادر می شود و هرچه آنها بگویند را گوش نمی دهد. مثلا اگر بگویند سیگارکشیدن بد و مضر است او می گوید می دانم که مضر هست اما من این کار را انجام می دهم و یا اگر بگویند ورزش برای سلامتی مفید است می گوید می دانم اما انجام نمی دهم و اینگونه هم به خود و هم به والدین آسیب و ضرر می رساند.
3- ناتوانی در تصمیم گیری:
تا زمانی که والدین برای فرزندان تصمیم گیری کنند و اجازه ندهند تصمیم بگیرد و اشتباه کند، کودک نمی تواند از عواقب تصمیماتش مطلع شود. این کودک در تصمیم گیری به مشکل بر می خورد و هر بار که می خواهد به تنهایی تصمیم بگیرد ترس، اضطراب و بی اعتمادی را نسبت به خودش تجربه می کند.
4- مضطرب کردن فرزندان:
والدین کنترل گر فرزندان خود را کنترل می کنند تا هیچ اتفاقی برای آنها نیفتد؛ اینکار باعث می شود فرزندان حس کنند تا وقتی که تحت حمایت والدین باشند، هیچ اتفاقی برای آنها نمی افتد و در موارد دیگر همیشه در خطر هستند. این باعث اضطراب آنها شده و اعتماد آنها را نسبت به خودشان کم می کند.
5- ترس از اشتباه کردن:
وقتی والدین کنترل گر برای فرزندان شان تصمیم می گیرند و از اشتباه کردن آنها جلوگیری می کنند، فرزندان دچار ترس از اشتباه می شوند. دیگر میلی به امتحان کردن تجربیات جدید ندارد. به خصوص فرزندانی که با اشتباه کردن تنبیه می شوند، میل به پنهان کاری دارند؛ در صورتی که اشتباه قسمتی از زندگی هستند و برای یادگیری ضروری می باشد. پدر و مادر نباید کودک را از اشتباه بترسانند، بلکه باید مسئولیت پذیری رادر قبال اشتباهات به فرزند خود آموزش بدهند.
6- از دیگر مشکلات..
دروغگویی، بی محبتی، عدم تعهد، عدم احترام، عدم توجه به دیگران در اولویت این فرزندان قرار می گیرد.
افسردگی، پرخاشگری، مخالفت های پی در پی، اعتراض و ایراد گرفتن از هر مسئله ای در این فرزندان به وجود می آید و انگار که با این رفتارها به آرامش می رسند.
چطور والدین کنترل گر نباشیم:
- با ترس های خود مواجه شوید و با آن ها مقابله کنید؛ بسیاری از والدین از بروز اتفاقات برای فرزندشان واهمه دارند اما ترس های خود را نگرانی های عادی تلقی می کنند اما باید دیر یا زود با ترس های خود رو به رو شوند و در جهت بهبود قدم بردارند.
- بپذیرید که اشتباه کردن خیلی هم بد نیست! همه انسان ها در طول زندگی مرتکب اشتباه می شوند و درس گرفتن از همین اشتباه ها هستند که باعث رشد و پیشرفت می شود؛ بنابراین بپذیرید که فرزندتان باید تجربه کند تا درس های زندگی خودش را بگیرد.
- این واقعیت را بپذیرید که کنترل گری به فرزندتان آسیب می زند. برخی والدین مصمم هستند که کنترل گری می تواند زندگی فرزندشان را امن تر کند اما این طرز تفکر آسیب زننده است.
- برای خودتان بیشتر وقت بگذارید. تمام زندگی والدین، در فرزندان آن ها خلاصه نمی شود و والدین باید به فکر خوشحالی و تفریح خود نیز باشند و زمان هایی را به دور از فرزندان بگذرانند.
در اینستاگرام ما را دنبال کنید تا هر روز با مطالب بسیار مفید خانم دکتر واثقی، بتوانید یه زندگی آرامبخش را تجربه کنید.
لینک اینستاگرام