ما برای اینکه روز خوبی سپری کنیم،نیازداریم که مفاهیم مختلفی مانند برنامهریزی، اولویتبندی و … را یاد بگیریم تا بدانیم چگونه به مهارتها و رویاهایمان دست پیدا کنیم و به توسعه فردی برسیم.
5 گام تاثیر گذار در رشد توسعه فردی
اولین قدم و مهمترین قدم برای رشد توسعه فردی نگرش ما نسبت به خودمان است.
چیزی که روانشناسان آن را به عنوان خود پنداره تعریف میکنند.شکسپیر میگوید:هیچ زندانی ،به اندازه زندانی که نمیدانیم در آن قرار داریم ما را محدود نمیکند.
زندان خود پندار،زندانی است که ما معمولاً دیوارهایش را نمیبینیم و حس نمیکنیم، خود پندار یعنی تصوری که از خودمان داریم، یعنی فکر میکنیم چقدر زیبا و باهوش و چقدر شایسته موفقیت هستیم.
اکثر ما راجع به خودمان تصور درستی نداریم ،احساس میکنیم خیلی ضعیفیم یا برای فکر کردن به آرزوهایمان کافی نیستیم و این اولین زندانی است که باید از آن خارج بشویم.
یک آزمایشی هست که رفتارشناسها انجام میدهند، آنها یک نیزه ماهی را با شیر ماهی در یک استخر بزرگ میاندازند و یک سطح شیشهای بین نیزه ماهی و شیر ماهی قرار میدهند.
وقتی که نیزه ماهی میخواهد به شکارش برسد، محکم به شیشه میخورد.او نمیداند چه اتفاقی افتاده و دوباره تکرارش میکند ولی باز هم ناکام میماند.
بارها این حرکت را انجام میدهد و در این مدت به او غذا نمیدهند و دائم گرسنه و گرسنهتر میشود، بعد از چند تلاش از رسیدن به نتیجه ناامید میشود و شروع میکنند به چرخیدن و چرخیدن و دیگر امتحان نمیکنند.
در اینجا سطح شیشهای را برمیدارند،اما نیزه ماهی آنقدر دور خودش میچرخد تا از گرسنگی و ضعف کف آکواریوم بیهوش میشود و دیگر حمله نمیکند.
نتایج و تجربهی قبلی برای نیزه ماهی یک چهارچوب ساخته است و آن را در یک قفس قرار داده است.
پس اولین کاری که باید برای رشد توسعه فردی انجام دهیم این است که از این قفس خارج شویم.
چند اتفاق و چند نهاد باعث شده که ما تصور خوبی راجع به خودمان نداشته باشیم، اولین آن مدرسه هست.
در مدرسه فقط چند هوش مهم است هوش حفظی و هوش ریاضی و اگر شما از قضا در این دو هوش استعداد خوبی دارید برچسب میخورید که با هوش ، استثنایی و شایسته موفقیت هستید.
اما اگر در این دو خوب نباشید، ۱۲ سال دوران مدرسه را در حالی طی میکنید که احساس خواهید کرد که به اندازه کافی برای رسیدن به رویاهایتان و فکر کردن به نتایج خوب کافی نیستید.
دومین چیزی که باعث میشود ما راجع به خودمان تصور خوبی نداشته باشیم نهاد خانواده است.
خانواده ممکن است در کودک زخمهایی را ایجاد کند که در بزرگسالی تاثیر بسیار زیادی در رشد توسعه فردی او داشته باشد.
سومین چیزی که باعث میشود تا ما راجع به خودمان خوب فکر نکنیم ،جامعه است.
انواع پارتیبازیها و روابط نزدیک خانوادگی،باعث شده که همه فکر کنند ژن خوب و یا روابط خانوادگی چقدر موثرتر از تلاشی هست که شما انجام میدهید.
این باعث شده که ما فکر کنیم در این ساختار زندگی شخصی و اداری، جنگیدن و تلاش کردن با یک برنامه توسعه فردی خیلی اهمیت ندارد.
دلیل بعدی که باعث شده ما نگرش معیوبی نسبت به خودمان داشته باشیم جامعه کوتاه مدت است.
خیلی از جامعه شناسان اعتقاد دارند که ایران به خاطر جغرافیا و تاریخ پرحادثهاش یک جامعه کوتاه مدت است و نمیشود چشم انداز خیلی دقیقی در آن داشت و معلوم نیست بعدها چه اتفاقی میافتد و این به مردم اجازه رویاپردازی نمیدهد.
همه این اتفاقات باعث شده که ما نسبت به خودمان نگرش خوبی نداشته باشیم و یا رویا پردازی نکنیم.
اما ما نمیدانیم که داشتن چشم انداز چه تاثیری در زندگی و عملکرد ما و در نهایت رشد توسعه فردی دارد.
در یک مطالعه در مترو، وقتی از مردم میپرسند که آرزوی شما چیست؟ اگر سلامتی و عاقبت بخیری را از افراد بگیرید بیش از ۷۸ درصد آنها آرزوی روشن دیگری ندارند.
و هیچ دلیل خاصی برای بیدار شدن نداشتند و فقط سر کار میرفتند و میآمدند و به جای زندگی کردن فقط عمر میکردند.
این باعث میشود که افراد هیچ امیدی برای رشد توسعه فردی نداشته باشند و هیچ محرک برانگیزانندهای آنها را صبح از خواب بلند نکند.
بعضی از افراد هستند که به خاطر تحمل کردن سختیها در گذشته تبدیل به فرد چند شخصیتی شدهاند و در هر شخصیت نگرش متفاوتی نسبت به خودشان دارند.
حتی این نگرشها روی ویژگیهای فیزیکی آنها هم تاثیر گذاشته به طوری که در هر شخصیت حتی شماره چشمشان هم با هم فرق میکند.
توجه داشته باشید که این آدم همان فرد است، اما نگرش فرد نسبت به خودش باعث شده که ویژگیهای شخصیتی او تغییر کند. این ثابت میکند که نگرش چقدر روی افراد و رشد توسعه فردی تاثیر میگذارد.
آزمایش بعدی که نشان میدهد که چقدر نگرش بر روی افراد و رشد توسعه فردی تاثیر دارد،دارونماها هستند.
در یک آزمایشگاه چند قرص قرمز تهیه کردند و از چند فردی که مشکل مفصل داشتند دعوت کردند که بیایند و سپس به آنها گفتند که این درمان قطعی درد مفصل است.
هیچ دردی را بعد از مصرف این دارو تجربه نخواهید کرد، آنها یک دوره سه ماهه این دارو را مصرف کردند بعد از دوره به آنها پرسشنامهای دادند که چقدر دارو برای آنها موثر بود؟
حدود ۷۳ درصد گفتند که به طرز چشمگیری درمان رخ داده و یا کاملاً درمان شدهاند.
جالب این است که بدانیم این دارو هیچ تسکینی در درمان مفاصل زانو ندارد و فقط یک مولتی ویتامین ساده است، اما این باور و نگرش افراد بود که آنها را درمان کرد.
اگر شما به خودتان مثل یک برنده نگاه کنید احتمال بردتان در زندگی خیلی بیشتر خواهد بود.
اما اگر مثل یک بازنده به خودتان نگاه کنید به طوری که اکثر ما عادت داریم به خودمان نگاه کنیم آن وقت دستاوردهای ما زیاد نخواهد بود.
اولین زندانی که ما باید برای رشد توسعه فردی بشکنیم و بیرون بیاییم زندانی است که با باورهای خودمان تقویت و مسلح کردیم.
اینکه شما به هر دلیلی،در زمانی دوست داشته نشدید به این معنا نیست که شما دوست داشتنی نیستید.
اگر نمیتوانید امتحاناتتان را خوب بدهید این دلیل نمیشود که باهوش نیستید این آزمونها فقط دو هوش را میسنجد. شما نابغه هستید اما به سبک خودتان.
گام دوم در رشد توسعه فردی : اولویت بندی
دومین نکته که میخواهیم در رشد توسعه فردی به آن بپردازیم اولویت بندی است.
اینکه چطور بتوانیم اولویتهای زندگیمان را منظم کنیم و بر اساس آن زندگی کنیم. آیا تا به حال راجع به رام کردن گربهسانان در سیرک شنیدهاید؟
حتماً دیدهاید که رام کنندهها یک شلاق و یک چهارپایه کوچک به همراه دارند.شلاق قراردادی ست بین رام کننده و گربه سان، که مثلاً اگر دو ضربه زده شد حیوان بنشیند و یا از حلقه بپرد.
اما نقش چهارپایه چه میتواند باشد؟
وقتی شیر دارد از کنترل خارج میشود و عصبانی میشود ،رام کننده چهارپایه را از پایه به سمت شیر میگیرد و آرام تکان میدهد در این بین چه اتفاقی میافتد؟
شیر سعی میکند همزمان به چهار تا پایه نگاه کند،چون نمیتواند این کار را انجام دهد هنگ میکند و سیستم عصبیاش فلج و مختل میشود و سلطان جنگل به یک گربه رام و آرام تبدیل میشود.
آیا این داستان شبیه زندگی ما نیست؟
وقتی که نه به چهار پایه بلکه به ۱۰ پایه نگاه میکنیم،آنگاه اولویتهای متعددی با تمام استعدادهایی که داریم ما را فلج کرده و باعث میشود که نتوانیم پیش برویم.
از شما خواهش میکنم که در اولین فرصت، اولویتهای اساسی زندگیتان را بنویسید.
چیزی که در درآمد شما در تحصیل و رشد توسعه فردی میتواند نقش اساسی داشته باشد و در اولویت مهم باشد را بنویسید.
چیزهایی که اولویت نیستند را بیرحمانه و با تمام جسارت و قدرت حذفش کنید اولویتهای زیاد باعث میشود با وجود استعدادهایمان راه به جایی نبریم.
آیا میدانید که قویترین ابزار برش چیست؟
شاید فکر کنید لیزر یا الماس، ولی در اصل آب است. وقتی که از سوراخی به اندازه نوک سوزن عبورش میدهند میتواند کوه را ببرد و این جادوی تمرکز است.
اگر ما هم تمام حواسمان را متمرکز کنیم روی چیزی که به ما کمک میکند، نتایج تمرکز در رشد توسعه فردی ما را شوکه خواهد کرد.
میگویند اگر همزمان دو خرگوش را دنبال کنیم هیچ کدام را نمیتوانیم بگیریم فقط خیس عرق هستیم و نفس نفس میزنیم.
ما باید خرگوشمان را انتخاب کنیم خرگوشتان را بگیرید و داخل قفس بیندازید و بعد بروید سراغ بقیه، لطفاً اگر چیزی وقت شما را تلف میکند بیرحمانه حذفش کنید و به دنبال اولویت زندگیتان بروید و روی آنها تمرکز کنید.
گام سوم در رشد توسعه فردی : برنامه ریزی
مسئله سومی که کمک میکند بتوانیم به رشد توسعه فردی برسیم و آرزوهایمان را برآورده کنیم برنامهریزی هست.
من به شما یک اصل میگویم و اگر به آن عمل کنید میتوانید موفق شوید و آن این است که تحت هر شرایطی و به هر قیمتی به برنامهای که مینویسید عمل کنید.
اینکه این اصل را رعایت کنید خیلی مهم است.
گاهی وقتها وسواس ها و کمالگراییها باعث میشود نتوانیم خوب کار کنیم و فکر میکنیم اگر الان داریم کاری انجام میدهیم ،بازدهی و فایدهای ندارد.
اما توجه داشته باشید که در ابتدای برنامهریزی اصلاً کیفیت مهم نیست و فقط کمیت مهم است.
حتی اگر آنقدر ناراحت هستید که میخواهید گریه کنید سعی کنید کنار کتاب گریه کنید و جایتان را عوض نکنید،به هیچ قیمتی برنامهتان را عوض نکنید.
اگر این روند را پیش بگیرید آرام آرام سر و کله کیفیت هم پیدا میشود،اگر دنبال روش برنامهریزی میگردید احتمالاً ۱۰۰ روش پیدا کنید.
اما مشکل ما روش برنامهریزی نیست مشکل ما عمل کردن به برنامهریزی است چرا که اولین مشکلی که پیش میآید رهایش میکنیم.
تصمیم مانند ماهی گرفتن راحت است، اما نگه داشتنش سخت است.پس در هر شرایطی برنامهریزیتان را انجام دهید و حتی به کیفیت هم توجه نکنید و نگذارید چیزی برنامهتان را عقب بیندازد.
چند نکته راجع به برنامهریزی که به شما در رشد توسعه فردی کمک میکند:
۱_قورباغههایتان را قورت بدهید.
اگر کاری را باید انجام دهید که دوست ندارید به تعویق انداختن کار کمکی به انجام کار نمیکند پس زودتر کار سختی را که باید انجام بدهید انجام دهید.
۲_اگر دو قورباغه دارید قورباغه زشت را اول بخورید.
دو کار دارید که باید انجام دهید اول آن را انجام بدهید که سختتر و بدتر است.اگر میخواهید درس بخوانید روزتان را با درسی شروع کنید که دوست ندارید.
اگر کار میکنید روزتان را با کاری شروع کنید که مرتب فکر میکنید چطور باید انجام دهید.
وقتی کار سختی را اول انجام میدهید اعتماد به نفسی به شما میدهد که تمام روزتان را با شور و هیجان به پایان برسانید.
3_رابطهتان را با زمان درست کنید.
فقط به ساعتهای رند اهمیت ندهید نگویید از ساعت ۵ تا ۶ درس بخوانم بگویید از ۵:۰۳ تا ۶:۰۳ درس میخوانم رابطه درست با زمان به رشد توسعه فردی شما خیلی کمک میکند.
اگر آن شکل بگیرد این به دیگران القا میکند که شما در رشد توسعه فردی خود با زمان شوخی ندارید.
گام چهارم در رشد توسعه فردی : جرأت پرسشگری
اصل بعدی که به رشد توسعه فردی شما کمک میکند جرات پرسشگری از امور به ظاهر بدیهی است.
گاهی باید از چیزهایی که احساس میکنید پرسش ناپذیر هستند،چیزهایی که احساس میکنید قطعی هستند باید سوال کرد.
و همچنین گاهی باید از روزمرگیها،بدیهیات و چیزهایی که عادی هستند باید سوال کرد.
برای رشد توسعه فردی ، باید زندگیمان را جوری پیش ببریم که خاص باشیم و همرنگ جماعت نشویم،جوری باشیم که خودمان باشیم و صدای درونی مان را عملی کنیم.
گام پنجم در رشد توسعه فردی : اثر مرکب
اصل بعدی که به رشد توسعه فردی شما کمک میکند اثر مرکب است. اثر مرکب تاثیر کارهای کوچک و ناچیز است که اگر در گذر زمان ادامه پیدا کند به دستاوردهای بزرگ منجر میشود.
اگر عادتهای کوچک ریتم پیدا کند اثر منفی و مثبتش بسیار خواهد بود، چه اقدامات ناچیزی را هر روز تکرار میکنیم ولی متوجه نیستیم که اینها سرنوشت ما خواهند بود.
ما به خاطر گاز گرفته شدن توسط فیل نمیمیریم، اما میتوانیم به خاطر نیش زدن پشه بمیریم.
منبع تافل یک کتاب است با ۵۰۴ کلمه، اگر شما روزی دو لغت بخوانید تا آخر سال میتوانید منبع تافل را تمام کنید و ۵۰۴ کلمه را یاد بگیرید.
این دستاورد مهمی است که با اقدامات به ظاهر ناچیز انجام شده که ریتم طولانی مدتی پیدا کرده است،.
آنقدر دنبال زمانی نباشید که وقت کنید تا کاری را انجام دهید.
اگر روزی ۱۰ دقیقه بدوید یا ۱۰ دراز نشست بزنید یا حتی ۱۰ لغت بخوانید در طولانی مدت به دستاوردهای بسیار بزرگی تبدیل میشود.پس تاثیر اقدامات ناچیز را در زندگیتان جدی بگیرید.
0
0
رای ها
امتیازدهی به مقاله