چگونه در زندگی مشترک موفق باشیم ؟
سلام مهربان، تا الان درباره 3 اصل با هم حرف زدیم که می تواند زندگی های ما را شیرین تر کند.
اصل اول: تغافل و تدبیر
اصل دوم: 90 – 10
اصل سوم: افزایش اعتبار ما در حساب بانکی رفتاری
و حالا می خواهیم اصل چهارم را با هم مرور کنیم، اصل بازی برنده – برنده.
بازی زندگی
آری، زندگی یک بازی است.زندگی عرصه یکتای هنرمندی ماست، هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود، صحنه پیوسته به جاست، خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
ما بازیگریم، برای مدتی روی صحنه ایم، صحنه را ترک خواهیم کرد، تا بازیگران بعدی وارد صحنه شوند. خوشا به حال آن هایی که نقش خود را صحیح بازی می کنند.
در این مقاله می خوام با شما در رابطه با بازی برنده – برنده صحبت کنم.
دوست من ، ما 4 نوع بازی داریم:
1- بازی برنده – بازنده
2- بازی بازنده – برنده
3- بازی بازنده – بازنده
4- بازی برنده – برنده
بگذارید ببینیم این 4 بازی چه شکلی هستند، فرض کنید: من عاشق فوتبال هستم و امروز مسابقه دربی فوتبال تیم های اول پایتخت، پرسپولیس و استقلال است.
و فلان ساعت که قرار است مسابقه به صورت زنده و مستقیم پخش شود، می خواهم بشینم و از شبکه 3 ، فوتبال را تماشا کنم.
دقیقا در همان زمان، در کانال دیگری سریالی پخش می شود که همسرم آن را دنبال می کند و او هم می خواهد سریال را ببیند.
بازی اول: برنده – بازنده
بنده می گویم: می خواهم فوتبال ببینم و خانمم می گوید: می خوام سریال را ببینم. صدایم را بالا می برم، داد می زنم، اخم می کنم، چپ چپ نگاه می کنم، این همه سریال دیدید، کجا را گرفتید؟ همش خاله زنک بازی، همش کار بیخود، همش اتلاف وقت.
خانمم به گوشه ای می رود و اشک می ریزد. بنده هم می نشینم، با ذوق و شوق فوتبال خود را می بینم، چای خود را صرف می کنم، تخمه می شکنم، بنده به خواسته خود رسیدم، اما به چه قیمتی؟
به قیمت اذیت کردن طرف مقابلم. این بازی اول در زندگی مشترک است، بازی برنده – بازنده. البته، این چیزی است که در کتاب ها نوشتند. قبول ندارم چون، واقعا بنده برنده نشدم.
برنده ی وحشی گری؟
برنده ی قولدری؟
برنده ی زورگویی؟
برنده ی رفتار غیر انسانی؟
برنده ی بد اخلاقی و بی ادبی و بی تربیتی؟
نه، بنده برنده نشدم، اما متاسفانه اسم این بازی را گذاشتند: برنده – بازنده.یعنی: اینکه شما به خواسته تان رسیدید، به قیمت اینکه دیگری به خواسته اش نرسد. شما موفق شدید به قیمت اینکه کسی درد بکشد، رنج بکشد، آه بکشد، تا شما لذت ببرید؟
بازی دوم: بازی بازنده – برنده
بنده می خواهم فوتبال ببینم، خانمم می خواهد سریال ببیند، خانم عمدا خود را کنار می کشد، می گوید: عزیزم، شما فوتبال خود را تماشا کنید، حالا سریال را ندیدم هم ندیدم.
شاید فردا تکرارش را دیدم، شاید با خواهرم تماس بگیرم و از او بپرسم. مهم نیست، شما فوتبال تماشا کنید و بنده هم با خیال راحت می نشینم فوتبالم را می بینم، غافل از اینکه او بسیار مشتاق است تا بداند ادامه داستان چه می شود.
بازی بازنده – برنده، بازی ای است که یک نفر از حق خودش می گذرد، یک نفر کوتاه می آید، یک نفر خودش خود را از چیزی که به آن علاقه دارد محروم می کند، که شما به خواسته تان برسیید. بازی قشنگیه؟ مطمینن بازی خوبی نیست.
بازی سوم: بازی بازنده – بازنده
او می خواهد سریال ببیند، بنده می خواهم فوتبال را ببینم، صدایم را بالا می برم، می گویم: می خواهم فوتبال ببینم، حالا این همه سریال را که دیدید کجا را گرفتید؟
او هم صدایش را بالا می برد، می گوید: بنده هم می خواهم سریال ببینم.شما این همه فوتبال دیدید به کجا رسیدید؟ تیم پرسپولیس ماله شماست؟ شما مدیر عامل باشگاه استقلال هستید؟
بنده حریف خود ر ا قدر می بینم، صدایم را بالاتر می برم. او هم صدایش را بالاتر می برد، داد می زنم، داد میزنه، می گوید: نمی گذارم فوتبال ببینید، می روم و تلویزیون را خاموش می کنم.
جلو تلویزیون می ایستم، می گویم: حالا که نمی توانم فوتبال ببینم، نمی گذارم سریال را ببینید، حالا که قرار است ببازم، باید ببازید.
حالا از چیزی که دوست دارم محروم می شوم، از چیزی که به آن علاقه دارید، شما را محروم می کنم. این هم بازی قشنگی نیست، این هم یک رفتار زشت دو سویه است.
بازی چهارم: بازی برنده – برنده
می خواهم فوتبال ببینم، او می خواهد سریال ببیند. می گویم: عزیزم، شما سریال خود را ببینید، بنده فوتبال را از رادیو گوش می کنم، حالا حتما که نباید ببینم. اصلا شب اخبار را دنبال می کنم، ببینم کدام تیم برد، کدام تیم باخت، کی چند تا گل زد، کی چند تا گل خورد.
خانمم می گوید: نه، شما فوتبال را تماشا کنید، بنده تکرار سریال را خواهم دید. مگر حالا حتما همان زمان اولی که پخش می شود، باید ببینمش؟
حالا می گویم: سریال، او می گوید: فوتبال. در این بازی، برخلاف تمام بازی های جهان، هر کسی به فکر برنده شدن طرف مقابل است.
_ به فکر اینکه او چه چیزی را دوست می دارد؟
_ چی او را خوشحال می کند؟
_ چطور می توان حال او را خوب کرد؟
خب، نه بنده با ندیدن فوتبال اتفاقی برایم می افتد، نه او با ندیدن سریال حالش بد می شود.
در اینجا می توانیم تلویزیون را خاموش کنیم. بعدا می توانیم نتیجه فوتبال یا سریال را چک کنیم. می توانیم با هم صحبت کنیم، با هم بازی کنیم، با هم شوخی کنیم، در بازی برنده – برنده، آن که برنده می شود، زندگی ما است، برد مشترک است.
در بازی برنده – برنده، بنده اصرار به برد او دارم و او اصرار به برد من. در بازی یک و دو گفتیم: یا من، یا تو. در بازی سه گفتیم: نه من، نه تو.
در بازی شماره چهار هر کسی می گوید: تو، و در نهایت هر دو برنده هستیم. نهایتا زندگی مشترک ما برنده است. زندگی برنده – برنده:
_ یعنی: سود مشترک
_ یعنی: نفع مشترک
_ یعنی: برد مشترک
دوست من، گفتم: بیاید به جای فکر کردن به من، به ما فکر کنیم. بازی برنده – برنده، یعنی: جمع تو و من مساوی است با ما.
این من و تو، حاصل تفریق ما است. پس بیاید تا جمع و با هم ما شویم. حاصل جمع تمام قطره ها، دریا می شود. بیاید دریا شویم. بیاید لحظه ای بیاندیشیم؛
این همه بازی اشتباه: بازنده- برنده ، برنده – بازنده ، بازنده- بازنده.
تا حالا ما را به کجا کشانده است؟
برای ما چه نتیجه ای داشته است؟
چیزی جز تلخی؟
چیزی جز ناکامی؟
جز عصبانیت؟
جز افسردگی ؟
چیزی جز دور شدن از هم؟
چیزی جز تحمل کردن هم برای یک عمر و اینکه همیشه با خودمان کلنجار برویم که اون خودخواه است و به چیزی جز خودش و خواسته هایش و نفع خود فکر نمی کند؟
اگر یک کاغذ بردارید و شروع کنید به نوشتن اینکه برنده- برنده بازی نکردن، تا حالا نتیجه و ماحصلش برای شما چه بوده است؟
یک روز، دو روز، سه روز، یک هفته فکر کنید و بنویسید؟
به شما قول می دهم، حتی یک نکته مثبت هم در آن پیدا نخواهید کرد.
دوست من، در جهانی زندگی می کنیم که پر از گرگ است. گرگ هایی که همه به فکر دریدن هستند، به فکر نفع خود هستند، به فکر شکم خود هستند، به فکر زندگی خود هستند.
حداقل بیایید زیر سقفی که زندگی می کنیم، به فکر بازی برنده- برنده باشیم. یعنی: ما، نه من.
این که از خودتان بگذرید برای او، این که بدون او به خود فکر کنید که هر دو اشتباه است.زندگی برد- برد، یعنی: نفع مشترک، یعنی: استفاده مشترک از لحظه ها، یعنی: کنار هم باشیم، یعنی: با هم باشیم، یعنی: به فکر هم باشیم، نه بر هم و نه بدون هم.
پس بازی برنده- برنده، بازی است که برنده اش زندگی مشترک ما است، اون برنده، من برنده، اونوقت ما برنده ایم.
شاید شما برای رسیدن به بازی برنده – برنده اقدام به مطالعه چند مطلب یا مقاله در این خصوص بنمایید .
پیشنهاد ما برای رسیدن به یک زندگی دو سر برد در یک مسیر صحیح و اصولی این است که ابتدا تیپ شخصیتی خود و طرف مقابل خود را بشناسیم .
چون تجربه نشان داده است که بیشتر اختلافات در زندگی ، از عدم شناخت ما از یکدیگر نشات می گیرد.
گفتنی است ما در مقاله تیپ شناسی شخصیتی جان هالند به توضیح شش نوع تیپ شخصیتی پرداختیم.
بعد از شناخت تیپ شخصیتی باید جوانب دیگر زندگی نیز به دقت مورد بررسی و دقت قرار گیرد .که در این مرحله وجود یک مشاور یا متخصص روانشناس می تواند بهترین گزینه برای طی این مسیر در رسیدن موفقیت آمیز به یک زندگی برد برد باشد.
اگر تصمیم دارید مشاوره دقیق و تخصصی دریافت نماییدبهترین پیشنهاد این است که با دکتر زهره واثقی تماس بگیرید و اولین وقت مشاوره خود را رزور نمایید.
