کنترل و مدیریت افکار منفی
برای کسب مهارت کنترل و مدیریت افکار منفی ابتدا باید عوامل تولید افکار منفی و مزاحم را شناسایی نماییم.
عوامل تولید افکار منفی و مزاحم:
1- عدم اعتماد به نفس با عث تولید بیش از حد افکار منفی می شود.
2- بی توجهی به ارزش ها و نیازها در زندگی.
3- پرونده های باز ذهنی : افکاری که آنها را نمیتوانیم مدیریت نماییم که به همین دلیل به افکار منفی تبدیل میشود.
4-شکست در زندگی
5-تجربیات خوب یا بدی که درطول زندگی کسب می کنیم.
6-اتفاق هایی که در طول زندگی رخ می دهد.
7-انسانهایی که پیرامون زندگی شخصی ما قرار دارند.
آیا امکان کنترل و مدیریت افکار منفی و مزاحم برای همیشه وجود دارد؟
پاسخ منفی است، برای اینکه اگر اینطور فکر کنیم که ما می توانیم کاری کنیم که هیچوقت فکر منفی سراغ ما نیاید، عملاً عملکرد ضمیر ناخوداگاه خود را مورد سوال قرار می دهیم.
ضمیر ناخود آگاه ما، افکار منفی را به این دلیل در ما شکل می دهد که احساس می کند ممکن است امنیت ما مورد خطر واقع بشود.
ضمیر ناخودآگاه برای اینکه ما را متوجه کند که شاید این اتفاق، موضوعی باشد که امنیت ما به خطر بیاندازد، بنابراین افکار منفی را در ما تولید میکند.
پس نباید ما به هیچ عنوان فکر کنیم که باید همیشه افکارمان مثبت باشد.
نکته قابل ملاحظه در کنترل و مدیریت افکار منفی این است که همهی ما بلا استثناء در زندگیمان تعداد تجربهی موارد مثبت مان خیلی بیشتر از موارد منفی است.
اما ذهن ما بروی موارد منفی بیشتر متمرکز می شود. یعنی وقتی که قرار باشد یکی از خاطراتتان را در ذهنتان تداعی و مرور کنید، معمولا اول به سراغ فکر منفی می روید.
یا مثلا وقتی قرار باشد لیستی از افکار مثبت و منفی تان را تهیه کنید، معمولا تعداد افکار منفی که روی کاغذ میآورید بیشتر است. علت چیست ؟
برای بیان علت ابتدا باید در نظر داشته باشیم و بپذیریم که افکار مثبت از افکار منفی بیشتر است.
ما در طول زندگی موفقیت های زیادی داشتیم، مانند اینکه درس خواندیم ، کار پیدا کردیم ، چندین ارتباط خوب داشتیم ، ازدواج کردیم ، بچه دار شدیم، جشن تولد های زیادی رفتیم، مسافرت ها، مهمانی ها، کلی خاطرات خوب داشتیم.
همهی اینها و سایر موفقیت های دیگر، افکار مثبت زندگی ما را شکل میدهد.
حالا در کنار این افکار مثبت چند مورد افکار منفی و مزاحم هم در زندگی داشتیم.
ممکن است شاهد فوت چند نفر از عزیزانمان بوده باشیم، ولی قطعا تعداد تولد هایی که دیدهایم خیلی بیشتر از تعداد فوت ها بوده است.
ممکن است یکجا هم در درسی ضعیف عمل کرده باشیم، یک شکست مالی خورده باشیم، ولی در کنار این شکست ها چندین موفقیت مالی کسب کردهایم.
اما چون ضمیر ناخودآگاه ما نمی خواهد، ما مجدداً مرتکب یک سری از اشتباهات دیگر بشویم.
و نیز نمی خواهد امنیت مان به خطر بیفتد.
و از طرفی می خواهد یک سری از اشتباهاتی که قبلا انجام دادهایم، برایمان درس عبرتی بشود تا دیگر تکرارش نکنیم.