اگر در رابطه با فردی هستید که افسرده است ، احتمالاً با ترکیبی از احساسات و سوالات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنید. به عنوان مثال، ممکن است از خود سوال کنید:

افسردگی برای همسرم چه حسی دارد؟

برای حمایت از او چه کاری می توانم انجام دهم؟

چگونه می توانم از خودم مراقبت کنم؟

آیا افسردگی او بر روابط عاطفی و جنسی ما تأثیر می‌گذارد و اگر چنین است، چگونه می‌توانیم هر مشکلی را با هم بررسی کنیم؟

همه این سؤالات طبیعی هستند و قابل درک است که شما بخواهید تا جایی که می‌توانید از عزیزتان حمایت کنید.

در حالی که سؤالات شما معتبر است، همچنین مهم است که درک کنید که تجربه هر فرد با افسردگی منحصر به فرد است، بنابراین در اینجا چند کار وجود دارد که می توانید برای کمک به خود و عزیزتان انجام دهید.

به خودت برس !
هیچکس تو این دنیا تو رو اندازه خودت دوست نداره … .
تو تنها کسی هستی که به خودت دروغ نمیگی …
به خودت خیانت نمیکنی ‌‌…
خودت رو هیچ وقت تنها نمیذاری …
تو تنها کسی هستی که دل خودت رو نمیشکنی ..

رابطه عاطفی با شخصیت افسرده

اگر شریک عاطفی شما یک شخصیت افسرده است به فهرست شخصیت افسرده دقت کنید:

– فرد افسرده با غمگین بودن، شاد نبودن، و خوشحال نشدن تعریف می شود. 

– فرد افسرده نسبت به خودش احساس ناکارآمدی دارد‌ و عزت نفس پایینی دارد. 

– پارتنر افسرده نسبت به خودش منتقد کننده، و سرزنشگر و منفی است. 

– او تمایل دارد به فکر فرو برود و نگران بشود. 

– شریک عاطفی افسرده نسبت به شما،دیگران و در مورد هر چیزی بدبین است. 

– احساس گناه و پشیمانی دارد. 

آیا شما با کسی که چنین ویژگی‌هایی دارد قرار گذاشته اید؟ آیا تا کنون درگیر یک فرد غمگین،بدبین و قضاوتی شده‌اید؟ 

باید بدانیم ما هم حالتهای افسرده‌ ای دوره‌ای داشته‌ایم، شریک عاطفی افسرده کسی است که حالت منفی فراگیر و مستمری دارد‌. روان شناسان این سبک شخصیتی را بیماری شخصیتی افسرده می‌گویند.

همه ما روزها و هفته‌هایی را با احساس افسردگی گذرانده‌ایم، اما با گذشت زمان به تدریج به احساس طبیعی خود برگشته‌ایم.یک روز بعد، ما وضعیت افسرده خود را خسته کننده و شاید واکنشی طبیعی به عدم موفقیت‌های ناراحت کننده خود می‌دانیم.

داشتن رابطه با شخصیت افسرده مانند گردابی از بی لذتی است. در تجارب کلینیکی کسی که شخصیت افسرده دارد طیف محدودی از احساسات را داراست. زمانی که از او می‌پرسید چه احساسی دارد،چه تجاربی دارد، او برای جواب دادن دچار مشکل می‌شود و نمی‌تواند کلمه‌ای را برای توصیف آن پیدا کند.

اگر از او بپرسید چه چیزی به تو لذت می‌دهد او برای جواب دادن با خودش کلنجار می‌رود. اگر از این فرد بپرسیم فهرستی از کارهایی که باعث شادیت می‌شود را ذکر کن، گویی از او خواسته‌اید با پای برهنه دوی ماراتون برود. 

بنابراین نه تنها رنج محدودی از احساسات دارد، بلکه بیان احساسات هم برایش بسیار دشوار است.پارتنر افسرده احساس ناکارآمدی دارد و این به اطرافیان، محیط و آینده هم تعمیم ‌داده می‌شود.

زمانی که شخص خودش را کاملا ناشایست یا ناتوان می‌داند، نمی‌تواند احساس لذت داشته باشد.

شخص افسرده نقصان گسترده و عمیقی در عزت نفس و لذت بردن تجربه می‌کند، در نتیجه احساس ناکارآمدی و عدم عزت نفس شخصیت افسرده به عنوان رفتاری قضاوتی از نوع انتقادی از نوع سرزنشگر تفسیر می‌شود. 

گاهی به گونه ای زیرکانه برای شناخت کامل شخصیت افسرده باید بدانیم رفتار انتقادی و قضاوتی که از این شخص بر می‌آید ممکن است به سمت بیرون جهت گیری بکند.

هر شخص در زندگی با همسر افسرده در وحله اول نوعی انتظارات سخت و انتقادی را تجربه می‌کند که شخص افسرده به سمت خودش نشانه رفته است. 

در نگاه این شخص هیچ چیزی به اندازه درست و کافی نیست. ظرفیتی پایین برای احساسی بزرگ و درهم تنیده‌ای شده که در قالب کلمات و رفتار و برخورد نشان داده می‌شود. 

این منفی بافی می‌تواند برای شخصیت افسرده آسیب زا باشد، انتقاد همسر افسرده اغلب آشکارا و رو راست است. ممکن است ظرافت اجتماعی و نزاکت از ویژگی های فرد افسرده نباشد. 

در حالی که او خودش را به عنوان فردی واقع گرا توصیف می‌کند، دیگران او را فردی منفی و بدبین توصیف می‌کنند. فردی که شخصیت افسرده دارد وقت زیادی را صرف فکر کردن، غصه خوردن، ابراز تأسف به خاطر شکست ها، نقایص، قصور ظاهری، اشتباهات و حسرت ها می‌کند. 

او به طور طبیعی در مورد آینده بدبین است.به نتایج رویداد های کوچک و بزرگ زیاد فکر می‌کنند. این زیاد به فکر فرو رفتن ها به همراه ناشادی عمومی باعث می‌شود جو اثرگذاری از غم و ناراحتی به افراد پیرامون خود داشته باشد. 

البته منفی بافی زیاد از حد و افسردگی فرد باعث ناراحتی دیگران می‌شود و آنها را وادار می کند به بهانه هوای تازه خوردن و یا دیدن نور خورشید بیرون بروند. این چرخه ادامه پیدا می‌کند تا اینکه افسردگی شخص به وسیله طرد شدن وی از سوی دیگران تقویت می‌شود. 

《ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺛﺮﻭﺕ ﻭ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ. ﻣﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ و سرشار از اقتدار هستم.》
‌خدایا سپاسگزارم

چه چیزی شخص افسرده را می سازد؟ 

علایم افسردگی مطمئنا از چرخه سختی گذر کرده است. از یک طرف با یک بیماری مزاجی حاد رو به رو هستیم مانند  افسردگی شدید که می‌تواند کاملا طاقت فرسا باشد،بنابراین شخصی که از افسردگی رنج می‌برد را در خطر افکار و رفتار خودکشی قرار بدهد.

در طرف دیگر عملکرد مزاجی نرمال یا عدم افسردگی قرار دارد. شخص افسرده وسط این دو راهه قرار دارد.

اما تیپ افسرده آنقدر با این حالت‌ها سازگار شده که این علایم زیاد به چشم نمی‌آید. فرد افسرده ممکن است بگوید من همیشه اینطوری هستم. باور کنید یا نکنید این افراد آنقدر با افسردگی سطح پایین عجین هستند که دیگر برای خودشان این رفتار عجیب نیست.

در مورد گستردگی جنسیتی مردان و زنان هر دو ممکن است از سندروم شخصیت افسرده رنج ببرند.فراتر از زن ها، کودکانی که والدین افسرده دارند به دلایل متفاوت در خطر افسردگی هستند. 

به سختی می توان بعنوان پرستار فرد افسرده قرار گرفت و در معرض رویکرد افسردگی او نسبت به جهان و ارزیابی منفی نسبت به خود و دیگران قرار نگرفت. 

یک رشته از تحقیقات حیرت انگیز در رشد دوران کودکی نشان می‌دهد که حتی کم سال ترین کودکان می‌توانند افسردگی را در چهره بزرگسالان تشخیص بدهند. در مطالعات آزمایشگاهی بچه ها سرشان را از صورت های افراد افسرده برمی‌گردانند.

ممکن است آنها همه حالتهای افسرده را یاد بگیرند، بدون اینکه بدانند لذت شادی و خوشحالی چیست.

در صورتی که شواهد نشان می‌دهد که افراد دارای شخصیت افسرده بیشتر مستعد افسردگی جدی و شدید هستند. 

زمانی که این اتفاق افتاد، حالت افسردگی مضاعف نامیده می‌شود که ممکن است نیاز به دارو داشته باشد تا مشکلات حاد مزاجی تعدیل بشود.در این حالت بهتر است فرد به روانپزشک متخصص مراجعه نماید و از مصرف بی رویه و سلیقه ای دارو جدا پرهیز نماید.

افسردگی | افسردگی در زنان و مردان | شناخت علائم فرد افسرده | دکتر زهره واثقی

فرد افسرده به عنوان یک شریک عاطفی چه گونه است؟    

شخص افسرده فردی غمگین و نگران است که نتیجه‌اش رابطه‌ای بدون شادی است.سبک درون شخصیتی شخص افسرده بر اساس احساس عمیق ناکارآمدی و عزت نفس پایین است. بنابراین نگرش این فرد به خودش و جهان و آینده و همه روابط اش از طریق عینکی تاریک است. 

همه رویدادها برای شخص افسرده بی‌ارزش قلمداد می‌کند و با دید ناراحتی عمیق به اطراف می‌نگرد.درگیر شدن با یک همسر افسرده ممکن است باعث بشود که شما هم احساس افسردگی بکنید.

گسترش نیابتی حالت افسردگی و نگاه بدبینانه به زندگی یکی از دلایلی است که باعث می‌شود متخصصان بهداشت روان در مورد پذیرش بیش از حد این گونه بیماران احتیاط کنند، زیرا باعث افسردگی خودشان نیز می‌شود. 

حالت افسردگی شما هم می‌تواند از منابع مختلفی به وجود بیاید. مورد انتقاد و قضاوت قرار گرفتن از سوی همسر می‌تواند برای شما طاقت فرسا باشد. همسر افسرده که از شکست‌هایش آگاه است، نسبت به وضعیت روحی طرف مقابل هم فوق العاده مطلع می‌باشد. 

فرد افسرده معمولاً تلاش صادقانه‌ی زیادی را برای بیان ارادتش نسبت به همسرش انجام می‌دهد اما بدبینی، منفی‌گرایی، تلخی، غم و محنتش این علاقه را تحت الشعاع قرار می‌دهد‌. 

زمانی که فرد افسرده با بازخورد عملکرد خود برخورد می‌کند، زمانی که با احساسات جریحه دار شده شما در خصوص قضاوتش روبرو بشود احساس گناه و پشیمانی می‌کند. 

برای فرد افسرده همراهی با شخص که مدام از خودش موج منفی ساده می‌کند بسیار دشوارتر است،بنابراین وقتی که اطراف یک فرد افسرده و غمگین هستیم، طبیعی است که تلاش کنیم شخص را از آن وضعیت غم انگیز نجات دهیم. 

هر چه قدر او افسرده تر باشد بیشتر اطرافیانش که در کنارش هستند تلاش می‌کنند تا بیشتر به او کمک کنند. 

چرا من جذب این فرد افسرده شدم؟

ابعاد مختلفی برای رفتار اولیه فرد افسرده وجود دارد که باعث می‌شود شما جذب آن بشوید.به ویژه اگر برای مدتی درگیر شخصیت فرد افسرده ای بودید ممکن است او به نظر مسئول بنظر برسد که تا حدودی برایتان مطلوب است. 

هوشیاری که در زندگی این همسر وجود دارد باعث می‌شود که فردی جدی و محافظه کار بنظر برسد.همچنین تمایل او به کوچک کردن خودش ممکن است بعنوان فردی متواضع و غیر متظاهر او را برای شما عزیزتر بکند. 

شاید شما مستعد کشیده شدن به سمت فردی هستید که ظاهراً به شما نیاز دارد تا او را نجات دهید و به او کمک کنید. 

وقتی به سابقه عشقی‌تان برمی‌گردید،متوجه می‌شوید دایماً به دام رابطه عاطفی‌ای می‌افتید که در یک طرف آن فردی است که نقصی و نیازی به شما دارد. در این مورد نقصان در عزت نفس وجود دارد که شما را جذب می‌کند. 

آنچه که دست و پای شما را در این رابطه می‌بندد این چالش است‌ که احساس بهتری به این همسر بدهید و اشکال افسردگی او را که برای شخصیت همسرتان محور اصلی است معالجه کنید. 

ممکن است متوجه بشوید که در کودکی هم این نقش را داشته‌اید‌. بار دیگران را به دوش کشیدن و ناجی بودن لزوما چیز وحشتناکی نیست.بخصوص اینکه اگر تلاش کنید یک فرد مبتلا به بیماری شخصیتی را نجات بدهید.

مسأله نهایی که هنگام جستجوی علت جذب شدن به همسر افسرده باید در نظر بگیرید مربوط به موازنه قدرت در رابطه است. 

پارتنر جدی و آرام در رابطه می‌تواند بهترین و مطیع ترین شخص در رابطه باشد و شاید شما چنین رابطه ای را می‌خواهید. هرچند مشخصه بسیاری از روابط، توضیع نابرابر قدرت بین دو طرف است، اما شما متوجه می‌شوید زمانی احساس راحتی در رابطه دارید که بیشتر تصمیمات را خودتان بگیرید. 

البته تناقض این نوع ترتیب قدرت برای همسر افسرده ممکن است منجر به این امر شود که بطور غیر عمدی و ناخواسته عدم عزت نفس و در نتیجه حقارت او را تقویت کنید.

آیا می توانیم با فردی که افسرده است رابطه سالمی داشته باشیم؟

بله، شما می توانید با فردی که افسرده است رابطه سالمی داشته باشید. ارتباط باز از اهمیت بالایی برخوردار است. 

ارتباط به شما این امکان را می‌دهد تا بدانید که شریک زندگی‌تان از نظر حمایت به چه چیزی نیاز دارد و همچنین فضایی خواهید داشت که به شریک زندگی‌تان بگویید که در حین حمایت از او چه احساسی دارید. 

با این حال، مهم است که شریک زندگی شما به دنبال درمان افسردگی خود باشد تا او نیز یاد بگیرد که چگونه علائم خود را مدیریت کرده و با آن کنار بیاید.

همچنین این تنها وظیفه شریک زندگی شما نیست که به شما در مورد افسردگی آموزش دهد، بلکه می‌توانید به دلخواه خود از حمایت، راهنمایی و راهنمایی او بهره مند شوید. 

به طور کلی، اگر شما و شریک زندگی تان برای درک بهتر یکدیگر تلاش کنید، می توانید یک رابطه سالم داشته باشید. همچنین می توانید از یک مشاور خانواده درمان کمک بگیرید.

عزت نفس یعنی اینکه ما چه اندازه خودمان‌را دوست داشتنی و محبوب می‌دانیم، چقدر برای خودمان ارزش و احترام قائلیم و خودمان ‌را چگونه ارزیابی می‌کنیم.

چند پیشنهاد در خصوص بهبودی رابطه و زندگی با فرد افسرده

شما خواه ناخواه ممکن است در زندگی با تیپ شخصیتی افسرده وارد شوید‌.

سوال این است آیا این رابطه می‌تواند آن چه را که می‌خواهید به شما بدهد؟

آیا همسر شما ظرفیت تغییر را دارد؟ 

آیا امید دارید او بطور مداوم بتواند لبخند بزند، چه برسد به اینکه با آرامش خاطر به شما عشق بورزد. 

هر چند شاید ما، مثل افراد بدبین بنظر برسیم، اما باید به روشنی بگوییم که احتمالاً انتظار تغییرات قابل توجه در رفتار تیپ شخصیت افسرده، غیر منطقی است. 

شخص افسرده الگوی تجربه احساسی و فکری را دارد که در تمام عمرش شکل داده، که همسر و شریک زندگی‌اش را در رنگ خاکستری افسردگی و بدبینی محنت بار قالب ریزی می‌کند.بنابراین

1.به تغییرات کوچک قانع باشید. 

2.از نقش خود در تقویت رفتار همسرتان آگاه باشید. 

رفتارهای آزار دهنده خود را شناسایی کنید تا رفتار همسرتان بهتر شود.

3.به همسرتان بیاموزید از مسایل کوچک در زندگی لذت ببرد.

4.آرام سازی را با همسرتان تمرین کنید.

5.در چارچوب بندی شناختی درگیر شوید‌. فراتر از نگرش افسرده به رویداد ها توجه کنید.

6.درمان می‌تواند مفید باشد. درمان باید مستمر باشد و در آن انگیزه وجود داشته باشد. پس به دنبال درمان باشید.

وقتی کسی که به او اهمیت می‌دهید افسرده است، برای شما اشکالی ندارد که احساس ناامیدی، عصبانیت و ناراحتی کنید. با این حال، بسیار مهم است که اجازه ندهید این احساسات رشد کنند.

درمانگران، مشاوران و گروه های حمایتی فقط برای افراد مبتلا به افسردگی نیستند. جستجوی کمک حرفه ای از یک مشاور یا روانشناس متخصص برای خود می‌تواند به شما کمک کند احساس حمایت کنید، ناامیدی خود را تخلیه کنید و شما را نسبت به نیازهای عاطفی خود آگاه تر کند.

درمان همچنین می‌تواند به هر سوالی که در مورد مقابله با افسردگی یکی از عزیزان دارید پاسخ دهد.حتی اگر مسیر حرفه ای سلامت روان را دنبال نکنید، مهم است که در این زمان سخت به شبکه پشتیبانی خود تکیه کنید.

7.برای شریک زندگی خود آنجا باشید

یکی از مهم ترین کارهایی که می‌توانید برای یک فرد افسرده انجام دهید این است که به سادگی در کنار او باشید و حمایت خود را به صورت شفاهی بیان کنید. آنها را نزدیک خود نگه دارید یا در حالی که آنها احساسات خود را به اشتراک می‌گذارند فقط گوش دهید.

به آنها در تعیین قرارها یا انجام برخی از کارهای روزانه که در تلاش برای انجام آنها هستند کمک کنید.به آنها اجازه دهید تا بدانند که شما به هر نحوی که نیاز دارند در کنار آنها هستید تا زمانی که بهبودی خود را بدست آورند.

8.افسردگی همسرتان را شخصی نگیرید

افسردگی می‌تواند باعث شود افراد به گونه‌ای رفتار کنند که معمولاً وقتی احساس خوبی دارند، رفتار نمی‌کنند. 

آنها ممکن است عصبانی، تحریک پذیر یا گوشه گیر شوند. آنها ممکن است مانند گذشته علاقه ای به بیرون رفتن یا انجام کارها با شما نداشته باشند. ممکن است همسر شما علاقه خود را به رابطه جنسی و سکس از دست بدهد.

این چیزها شخصی نیستند و به این معنی نیست که شریک زندگی شما دیگر به شما اهمیت نمی‌دهد یا به شما اهمیت نمی‌دهد. آنها علائم بیماری هستند که نیاز به درمان دارند.

9.در کارها به او کمک کنید.

درست مانند زمانی که یک فرد مبتلا به هر بیماری دیگری است، ممکن است به سادگی احساس خوبی نداشته باشد که بتواند از پرداخت قبوض یا تمیز کردن خانه بربیاید. 

درست مانند هر بیماری دیگری، ممکن است مجبور شوید به طور موقت برخی از کارهای روزانه آنها را به عهده بگیرید تا زمانی که آنها احساس خوبی داشته باشند و دوباره آنها را انجام دهند.

10.شریک زندگی خود را تشویق کنید تا به دنبال درمان باشد.

درمان برای بهبودی از افسردگی بسیار مهم است. شما می‌توانید با کمک به او در مصرف داروهای خود و به خاطر سپردن قرار ملاقات ها به او کمک کنید.

همچنین می‌توانید با اطمینان دادن به آنها که”کمک خواستن نشانه ضعف یا شرمساری نیست” به آنها کمک کنید.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
دکتر زهره واثقی، مشاور و روانشناس خانواده و زوج درمانگر، متخصص در زمینه مشاوره پیش از ازدواج، اختلافات زناشویی،اضطراب، مشاوره تربیت کودک،اختلالات یادگیری کودک و آموزش مهارت های زندگی هستند و با توجه به سوابق زیادی که در زمینه های مختلف درمان گری دارند می توانند بهترین راهکارها و راه حل ها را برای شما ارائه دهند.دکتر زهره واثقی یکی از بهترین روانشناسان در شمال تهران هستند.
روانشناس خانم دکتر زهره واثقی
مقالات منتشر شده:

آخرین نوشته‌ها

تماس با ما

02166703576 - 02122214949
راه های ارتباطی با دکتر زهره واثقی
دسترسی سریع به مقالات
فهرست
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x