بعضی مردها که با خیانت زندگی مشترک را دچار آسیب می‌کنند پاسخ‌های خلاقانه‌ای به این سوال می‌دهند. گاهی مردها در برابر مشاور یا زنی که آن را دوست دارند ادعا می‌کنند کارشان در واقع خیانت به حساب نمی‌آید.

چون برای مثال رابطه‌ی جنسی‌ای در میان نبوده است. گاهی هم تقصیر را به گردن دیگران می‌اندازند، همسر و حتی زن‌های دیگر.

زن‌های بسیاری هستند که می‌خواهند پاسخ این سوال را بدانند آیا خیانت در ازدواج برای مردها عادی‌تر از زن‌هاست؟ آیا خیانت در مردها رایج‌تر از زن‌هاست؟ آیا بعضی مردها واقعا تک همسری را شوخی می‌دانند؟ 

به گفته مارک اِبستین روانپزشک و نویسنده‌ی کتاب “پذیرش اشتیاق، شهوت برای زندگی” خیانت در مردها و زن‌ها متفاوت است. این مسئله برای مردها بیشتر شبیه تغییر ذائقه است. آنها راحت‌تر از شریکشان و تجربه‌ی مورد اشاره، می‌گذرند.

روان شناسی خیانت | بحران هویت و علت های دیگر | مشاوره بعد از خیانت | مشاور خانواده | زوج درمان گر

روانشناسی خیانت مرد به زن، بحران هویت و 8 علت دیگر خیانت مردان متاهل

زنانی که خیانت همسرانشان را تجربه می‌کنند، احساس خشم، ناامیدی و شکست می‌کنند. اولین چیزی که این هنگام به ذهن آنها می‌رسد این است: چرا این اتفاق افتاد؟ چه چیزی باعث خیانت همسرم به من شد؟

خیانت یک رفتار پیچیده است که تحت تأثیر انتخاب‌ها، ارزش‌ها و شرایط فردی قرار می‌گیرد. اعتماد و وفاداری از فردی به فرد دیگر متفاوت است و بسیاری از افراد متعهد به روابط تک‌همسری و وفادار هستند. 

دلایل خیانت مردان نه بر اساس جنسیت، بلکه بر اساس ارزش‌های شخصی، ارتباطات و روند هر رابطه مشخص می‌شود.

اما چرا مهم است که بفهمیم مردان به چه دلیل خیانت می‌کنند؟

زنان ممکن است خود را با این سؤالات عذاب دهند که چرا این اتفاق می‌افتد؟ چرا مردان متاهل خیانت می‌کنند؟ چرا به او خیانت شد؟

در‌واقع هیچ دلیلی این حق را به مردان نمی‌دهد که به شریک زندگی خود خیانت کنند. خیانت یک انتخاب است و مسئولیت بر عهده‌ی هر کسی است که انتخاب می‌کند که خیانت را انجام دهد یا نه…

درک دلایل خیانت مردان مهم است زیرا می‌تواند روابط را نجات دهد و آنها را قوی‌تر کند. هنگامی که به «چرایی» می‌پردازیم، اغلب مسائلی مانند بحران هویت، ارتباط ضعیف، نیازهای عاطفی برآورده نشده یا احساس ناکفایتی را کشف می‌کنیم.

زمانی که دلایل را بدانیم، می‌توانیم روی رفع این مشکلات کار کنیم و روابط را بهتر و قابل اعتمادتر سازیم. به علاوه، به مردان فرصتی برای رشد و انتخاب بهتر دهیم.

واکنش مردها به آشکار شدن خیانت چیست؟

بعضی مردها به راه‌حل‌های دیگر فکر نمی‌کنند آنها وقتی دستشان رو می‌شود با ناچیز انگاری و بهانه‌جویی رفتارشان را توجیه می‌کنند و غالبا از چنین بهانه‌هایی استفاده می‌کنند:

  • هر مردی می‌خواهد با زن‌های دیگر رابطه داشته باشد.
  • اگر بتوانند همه خیانت می‌کنند.
  • مردها از نظر زیستی باید با زن‌های زیادی رابطه داشته باشند، چرا من باید جور دیگری باشم؟
  • اگر در خانه‌ی خودم از نظر جنسی ارضا می‌شدم، خیانت نمی‌کردم.
  • بیشتر مردها خیانت می‌کنند، از خودشان بپرسید.
  • اگر زن من انقدر چاق نبود، خیانت نمی‌کردم.
  • اگر همسرم با من رفتار بهتری داشت و به من می‌رسید، به خیانت فکر نمی‌کردم.
  • اگر شغلم انقدر استرس‌زا نبود برای کنترل استرس به سایت‌های مستهجن نمی‌رفتم.
  • کدام خیانت؟ خوش‌وبش کردن و کمی تفریح با همکاران خانم که خیانت نیست! 
  • خیانت کردند چون شریک زندگی آنها همان چیزی نیست که قبلا بوده.
  • این خیانت نیست، نوعی تفریح است. 
  • من فقط با آن زن‌ها چت می‌کنم و خوش‌وبش می‌کنم، هیچ‌کدام از آن زن‌ها را تا به حال از نزدیک ندیده‌ام!
  • خیانت کردند، چون شریک زندگی آنها میل جنسی پایینی دارد، یا اصلا علاقه به رابطه جنسی ندارد.

  • رابطه جنسی بهتر را با کسی که آنها را بهتر درک می‌کند برقرار کرده اند. 

  • از دیدگاه تکاملی مردان برای تک همسری طراحی نشده‌اند…

  • تصور می‌کنند ازدواجشان در حال فروپاشی است.

  • خیانت کردند چون از شریک زندگی خود ناراضی هستند.

  • همسرشان بیش از حد نق می‌زند و سعی می‌کند او را تغییر دهد.

این چنین بهانه جویی‌ها همه نشان از انکار خیانت است. فرد با دروغ‌ها و فریب‌های درونی، خودش را قانع می‌کند که رفتار او مشکلی ندارد. او با هر بهانه‌ای خودش را فریب می‌دهد و هر دلیل و بهانه، دروغ‌هایی جدید‌تری به همراه دارد. 

با این حال، حتی اگر همسرشان در بسیاری از سطوح غیرقابل تحمل، ضعیف یا ناتوان باشند، و در رابطه‌اشان مشکلات فراوانی باشد، باز هم راه‌های بسیار بهتری برای رسیدگی به آن، در عوض خیانت وجود دارد. و این‌ها همه بهانه است.

فراموش نکنیم که مردهای بسیاری زندگی و رابطه‌ی وفادارانه دارند. بنابراین شاید برای چنین مشکلی که بخشی از آن مشکل زیستی است، درمان رفتار شناختی وجود داشته باشد. مثلا به کمک علم روانشناسی مردها بتوانند خیانت کردن را ترک کنند.

چون در ظاهر، دلایل زیادی برای خیانت مردان وجود دارد. مثل نیاز به خواسته شدن، هیجان، نیاز به فتح، برتری یا احساس به دام افتادن، ناراحتی، انتقام‌جویی و عوامل گوناگون دیگری در خیانت مردها نقش دارند.

خیانت یعنی اینکه

با دوست، هم‌کار، هم‌کلاسیت، هرکسی..

طوری حرف بزنی و رفتار کنی 

که اگه همسرت اونجا بود

اینگونه رفتار نمی‌کردی!

مطالب مرتبط: مقالات روانشناسی زناشوییمقالات روانشناسی ازدواجمقالات روانشناسی خانواده موفق

به طور ریشه ای و بر اساس روانشناسی تصمیم مردها به خیانت در 9 علت  خلاصه است:

1) بحران هویت (عدم بلوغ عاطفی):

وقتی مردی نمی‌تواند رابطه‌ی متعهدانه داشته باشد و نمی‌داند ممکن است اعمالش با پیامد‌های جدی همراه باشد. فکر می‌کند ماجراجویی‌های جنسی اشکال ندارد.

بلوغ عاطفی شامل خودآگاهی، همدلی و ارتباط است. همه‌ی اینها معمولاً هنگام خیانت، وجود ندارند. یک رابطه عاشقانه‌ی پنهانی یا خارج از چارچوب یک راه ناپخته برای نشان دادن نیاز یا نارضایتی مردهاست. 

گاهی این یک روش تهاجمی منفعلانه برای ابراز خشم در رابطه است که نشان می‌دهد برخی مردان به دلیل عدم بلوغ، خیانت می‌کنند. یا اینکه آنها در این روش معیوب، برای احساس تایید یا خواسته شدن تلاش می‌کنند. 

  • تنوع طلبی افراطی
  • احساس کسالت برآمده از بی‌انگیزگی و پوچی
  • نیاز به هیجانات کاذب 
  • احساس ضعف و حقارت 
  • عدم توانایی پیوند عاطفی سالم با دیگران
  • عصبانیت
  • عزت نفس پایین
  • کمبود عشق
  • تعهد کم
  • میل جنسی 
  • ناتوانی در احترام به انتظارات یکدیگر

از مشکلاتی است که مردان خیانت‌ کار با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

2) مشکلات جاری

ممکن است مردی اعتیاد به الکل یا مواد مخدر داشته باشد، که تصمیمات او را تحت تاثیر قرار می‌دهد و شاید اعتیاد به رابطه‌ی جنسی دارد که با خیانت خودش را تسکین می‌دهد. این افراد از رابطه جنسی سوء استفاده می‌کنند تا حواس خود را از خلاءهای عاطفی که اغلب نتیجه ضربه یا غفلت گذشته است، منحرف کنند.

توجه کنیم که مطمئناً بین مردی که درگیر اموری مثل اعتیاد به پورن، یا همخوابگی با روسپی‌ها می‌شود با مردی که به سبب بحران هویت عاشق همکارش می‌شود، تفاوت‌هایی وجود دارد.

3) ناکافی بودن

ممکن است مرد با فکر اینکه به قدر کافی جوان، ثروتمند یا باهوش نیست، احساس ناامنی و یا ناکافی بودن کند. میزان بسیاری از خیانت مردها ریشه در بحران میان‌سالی دارد. مرد برای تقویت غرورش به دنبال جلب توجه و نظر زن‌های دیگر است. او می‌خواهد بداند زن‌های دیگر او را ارزشمند می‌دانند.

برای مردانی که در زمان رشد، قادر به ابراز خشم یا غم نبودند، داشتن رابطه جنسی با افراد متعدد می‌تواند راهی ناپخته برای ایجاد احساسات قدرت در آنان باشد. و با خیانت ، به خود نشان می‌دهند اکنون، قدرت انجام این کار را دارند.  

می‌شود گفت احساس بی‌کفایتی، مقدمه‌ای برای تمایل به خیانت است. مردانی با اعتماد بنفس پایین، اغلب می‌خواهند به خود ثابت کنند که از کسی که با او ازدواج کرده بهتر هستند. مردانی که به طور مکرر خیانت می‌کنند، کسانی هستند که به طور مکرر احساس می کنند کمتر از دیگران هستند.

آنها به دنبال یافتن کسی هستند که به آنها احساس اولویت بدهد. 

یا ممکن است با تصور اینکه شریکشان از رابطه جنسی منظم با آنها دست کشیده، یا خیال این که شریک زندگی آنها بیش از حد مشغول زندگی، خانه، فرزندان، کار و غیره است، و آنها را در اولویت قرار نمی‌دهد، احساس بی ارزشی کند.

پس شروع به جستجو در جای دیگر، یا شخص دیگری می‌کنند که آنچه فقدان دارند، به آنها بدهد، توجه، تحسین یا نیاز جنسی… آنها بر این فرض غلط هستند که فرد دیگری خارج از رابطه ای که در آن هستند، می‌تواند نیازهای آنها را برآورده و آنها را خوشحال کند.

4) تنبیه و تذکر به همسر

مرد تمایلی به ادامه‌ی رابطه ندارد اما به جای صحبت با شریکش، خیانت می‌کند و زن را وا می‌دارد واکنش شدید نشان دهد.

ممکن است کسی که خیانت می‌کند درصدد باشد تا شریک زندگی خود را به نوعی تنبیه کند. خیانت می‌تواند راهی سمی برای پایان دادن به یک وضعیت غیرقابل تحمل، فاصله یا رسیدن به بن بست در یک رابطه باشد.

یا تلاش برای به دست آوردن مجدد کنترل کسی که احساس می‌کند دیگر توسط او دیده یا شنیده نمی‌شود.

5) پایان دادن به رابطه

مرد تمایلی به ادامه‌ی رابطه ندارد اما نمی‌خواهد پیش از پیدا کردن جایگزین به رابطه پایان دهد.

بسیاری از مردان به جای اینکه شرمساری ناشی از افشای خواسته‌های خود و طرد شدن را به خطر بیندازند، تصمیم می‌گیرند که آن را به هر دو صورت داشته باشند: یک رابطه ایمن، مطمئن و محبت آمیز در خانه. و یک رابطه جنسی مهیج و رهایی بخش در جای دیگر.

6) کمبود رابطه‌ی دوستانه‌ی مردانه (یا نیاز به صمیمیت)

مردان گاهی اوقات دچار اختلال صمیمیت می‌شوند. آنها احتمالا نمی‌دانند چگونه صمیمیت بخواهند (نه فقط رابطه جنسی) یا نمی‌دانند چگونه این کار را به گونه ای انجام دهند که با غیر از یک زن ارتباط برقرار کند.

مرد نیاز به رابطه‌ی دوستانه با مردهای دیگر را دست کم می‌گیرد چون به گمان او، همسرش باید همه‌ی نیازهای اجتماعی و احساسی او را تامین کند. وقتی چنین چیزی رخ نمی‌دهد مرد به دنبال تامین این نیازها در رابطه‌ی دیگری است.

در اصل، آنها سعی می‌کنند خلأیی را پر کنند که شریک زندگی آنها قبلا این خلأ را برطرف می‌کرده یا تصور می‌کردند که او باید پر کند. و به جست‌ و جوی صمیمیت در خارج از رابطه های سالم بپردازد که منجر به خیانت می‌شود.

خیانت می‌تواند به اشکال مختلف ظاهر شود اما در نهایت عوامل خیانت تکمیل کننده‌ی یکدیگرند، برای مثال مردانی که دچار اختلال صیمیتند، اگر همسرشان با آنها صحبت نکند، وقت خود را با آنها سپری نکند، یا در سرگرمی‌ها با آنها شرکت نکند، احساس بی‌کفایتی نیز می‌کنند.

7) زخم‌های روحی کودکی 

ممکن است مرد به طور ناخودآگاه به مشکلات و مسائل حل نشده در کودکی‌اش واکنش نشان دهد، مشکلاتی مثل بی‌توجهی، سوء استفاده جنسی یا احساسی و… 

در چنین وضعیتی زخم‌های درمان نشده دوران کودکی به بروز مشکل در دلبستگی و صمیمیت، ناتوانی و یا بی‌میلی مرد در تعهد منجر می‌شود. شاید هیجان خیانت جنسی، تسکینی بر آن زخم‌ها باشد.

بنابراین، مرد به دنبال یک جایگزین ارزان برای تسکین نیازها و خواسته‌های خود برای صمیمیت یا درمان تروماهای کودکی می‌گردد.

مردانی خیانت می‌کنند که در برقراری ارتباط عاطفی با کودک درون زخمی خود که هنوز نیاز به پرورش، تأیید و کفایت دارد، ناتوانند. و یا در مقابل به صورت تهاجمی در تله‌ی خودشیفتگی می‌افتند.

8) خود‌شیفتگی

برخی مردها تله‌ی خودشیفتگی دارند. یعنی فقط به خود اهمیت می‌دهند و باور دارند چنان خاص و بی‌همتایند که شایسته رفتاری ویژه هستند و می‌توانتد آزادانه با روابطی خارج از رابطه‌ی اصلی به خود پاداش بدهند. چنین مردی تا وقتی که با خیانت به چیزی که می‌خواهد برسد، بدون ناراحتی پنهان کاری می‌کند.

این مردان به دلیل خودخواهی خیانت می‌کنند. از آنجایی که آنها با این مفهوم شایستگی، دست و پنجه نرم می‌کنند، پیوسته هدفی دست نیافتنی را دنبال می‌کنند و از فردی به سراغ فرد دیگر می‌روند.

آنها بر این باورند که این، به آنها بستگی ندارد، بلکه به شخص دیگری بستگی دارد که آنها را دوست داشته باشد و از این گذشته آنها شایسته‌ی شاد بودن هستند.

9) انتظارات غیر واقعی

  • برخی مردها توقع دارند زن‌ها همیشه در خدمت نیازهای جنسی و غیر جنسی آنها باشند. بدون اینکه خود به احساس همسرشان اهمیت بدهند.

گاهی اوقات آنها دلتنگ رابطه جنسی پرشور می‌شوند، اما به همان اندازه اغلب بیان می‌کنند که توسط همسرشان دیده نمی‌شوند یا از آنها قدردانی نمی‌شود. درحالی که خود، در منفعل‌ترین حالت ممکن به سر می‌برند.

  • برخی مردان از تمایل خود به لذت احساس شرم می‌کنند، یک مرد خیانت کار اغلب کسی است که با یک احساس شرم پنهان در مورد بروز تمایلات جنسی خود گرفتار می‌شود. 

بسیاری از آنها شریک زندگی خود را دوست دارند و عمیقاً به آنها ارادت دارند، اما با گذشت زمان ترس شدیدی از رد شدن خواسته‌هایشان در آنها ایجاد می‌شود.

  • گاهی مردی که خیانت می‌کند تصور می‌کند با خیانت، از روتین و بی‌مزه بودن زندگی روزمره، کار، رفت‌وآمد، یا آخر هفته‌های خسته کننده با بچه‌ها، یا… فرار می‌کنند. و گمان می‌کنند راه برون‌رفت از مسئولیت‌ها، وظایف و نقش خاصی که بر عهده دارند را یافته‌اند.
  • گاهی با تصورات غیر واقعی به جایی می‌رسند که از ازدواج خود ناامید می‌شوند. چون فکر می‌کردند که وقتی ازدواج کنند، زندگی عالی خواهد بود. 

فکر می‌کردند می‌توانند هرچه می‌خواهند با هم صحبت کنند یا هر زمان که می‌خواهند رابطه جنسی داشته باشند و در دنیایی بدون محدودیت باهم زندگی کنند. در حالی که بار مسئولیت، چالش‌ها و رعایت چارچوب‌های زناشویی را بر عهده نگیرند.

زندگی مشترک پس از خیانت

آیا مرد خیانت‌کار مایل است ازدواجش را نجات دهد یا می‌تواند رفتارش را عوض کند؟

میزان رو راستی مرد در رفتار آینده او مهم است. زندگی‌های بسیاری پس از آشکار شدن خیانت مسیر موفقیت را طی می‌کنند چون حقایق بسیاری نمایان می‌شود و حرف‌هایی که باید زودتر از این به زبان آورده می‌شد گفته می‌شود.

زوج‌های بسیاری فراموش می‌کنند رو راستی چقدر در زندگی اهمیت دارد. آنها چیزهای مختلفی را از یکدیگر پنهان کرده و به جایی می‌رسند که رابطه تباه می‌شود. 

آنچه باعث می‌شود رابطه کسل کننده به نظر برسد این است که آدم‌ها مزیت‌های ازدواج را فراموش می‌کنند. سلامتی و زیبایی زنان یا میزان ثروت مردان متاهل، بیش از عمق یک رابطه معیار قرار می‌گیرند.

بیشتر وقت‌ها عوامل متعددی در تصمیم مردها به خیانت موثرند. گاهی خیانت با تغییر شرایط زندگی شکل می‌گیرد. فارغ از اینکه دلیل آن چیست، خیانت کار درستی نیست. 

اما یک درمانگر، به مردان کمک می‌کند تا به جای متوسل شدن به خیانت یا جدایی‌های غیرضروری، وظیفه چالش‌برانگیز مذاکره درباره نیازهای جنسی و غیرجنسی با شریک‌شان را انجام دهند. 

در بسیاری از موارد، زوج ها تصمیم می‌گیرند در کنار هم بمانند. گاهی خیانت راه حلی معیوب برای مسائل حل نشده است که به آنها رسیدگی نشده است، خلا‌ءهایی‌ست که برآورده نشده است و ناتوانی در تعهد کامل به رابطه و شریک زندگی خود است.

خیانت شوهر به همسرش چیزی نیست که ناگهان اتفاق بیفتد.

خیانت انتخابی است که شوهر انجام داده و هیچ توضیح موجهی برای دلیل خیانت مردان وجود ندارد. در ذهن بعضی مردها تنها راه حل منطقی خیانت است در حالی‌که گزینه‌های دیگری هم وجود دارد:

کمک گرفتن از مشاور مجرب، سرگرمی جدید، صحبت با شریک زندگی، تلاش برای بهبود رابطه یا حتی پایان دادن به آن، بهتر از عدم صداقت، بازی دادن همسر و پنهان کردن رابطه دیگر است.

درک این نکته مهم است که این دلایل مربوط به بحران هویتی فرد خیانت‌ کار است. و مسئولیتش بر دوش شریک خیانت دیده نیست.

اگر مردتان به شما خیانت کرد چه باید کرد؟

کشف اینکه شریک زندگی شما در حال خیانت است می‌تواند فوق‌العاده دردناک باشد. در حالی که موقعیت افراد منحصر به فرد است، در اینجا چند گام ساده وجود دارد که اگر مرد شما خیانت می‌کند، در نظر بگیرید:

صریح صحبت کنید:

یک گفتگوی صادقانه را آغاز کنید. از او در مورد سوء ظن خود بپرسید و به طرف داستان گوش دهید.

به غرایز خود اعتماد کنید:

اگر شواهد واضح است، به قلب خود اعتماد کنید. نادیده گرفتن علائم خیانت می‌تواند درد را طولانی‌تر کند.

به دنبال حمایت باشید:

برای حمایت عاطفی با دوستان یا یک درمانگر تماس بگیرید. شما مجبور نیستید به تنهایی از این مسئله عبور کنید.

مشاوره را در جدی بگیرید:

مشاوره‌ی زوج و خانواده می‌تواند به هر دوی شما کمک کند تا با هم ارتباط سالم برقرار کنید یا برای ترمیم آن بهترین تصمیم را بگیرید.

آینده خود را ارزیابی کنید:

در نهایت، تصمیم بگیرید که آیا این رابطه ارزش حفظ کردن دارد یا وقت آن رسیده است که به تنهایی ادامه دهید و رفاه خود را در اولویت قرار دهید.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
دکتر زهره واثقی، مشاور و روانشناس خانواده و زوج درمانگر، متخصص در زمینه مشاوره پیش از ازدواج، اختلافات زناشویی،اضطراب، مشاوره تربیت کودک،اختلالات یادگیری کودک و آموزش مهارت های زندگی هستند و با توجه به سوابق زیادی که در زمینه های مختلف درمان گری دارند می توانند بهترین راهکارها و راه حل ها را برای شما ارائه دهند.دکتر زهره واثقی یکی از بهترین روانشناسان در شمال تهران هستند.
روانشناس خانم دکتر زهره واثقی
مقالات منتشر شده:

آخرین نوشته‌ها

تماس با ما

02166703576 - 02122214949
راه های ارتباطی با دکتر زهره واثقی
دسترسی سریع به مقالات
فهرست
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x